نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 307
از آن خرما بخور و آب بنوش تا چشمت بجمال فرزندت روشن گردد و اگر از مردم كسى را ديدى (با اشاره) بگو، كه من براى خداى رحمان روزه سكوت نذر كردهام. امروز با كسى حرف نخواهم زد. (26) (پس از اينكه مريم فارغ شد) نوزاد را بر داشته و نزد كسان خود رفت. گفتند: يا مريم، در واقع كارى بس عجيب از تو سرزده. (27) اى خواهر هارون، پدر تو، مرد بدى نبود و مادرت نيز هرگز كار ناشايستى انجام نداد. (28) مريم اشاره به نوزاد كرد. گفتند: چگونه با طفل گهوارهاى گفتگو كنيم؟ (29) عيسى به زبان فصيح گفت: منم بنده خدا. او مرا كتاب آسمانى و مقام نبوت بخشيد. (30) خدا وجود مرا هر جا كه باشم مايه رحمت و بركت قرار داد و فرمود: تا زنده هستم نماز بر پا دارم و زكات بدهم. (31) و فرمود: به مادرم بسيار مهربان باشم و مرا زورگوى سختدل قرار نداد. (32) سلام خدا بر من روزى كه متولد شدم و روزى كه از دنيا بروم و روزى كه دوباره زنده شوم. (33) اين شرح حال حقيقى عيسى ابن مريم است كه در آن شك و ترديد ميكنند. (34) شايسته خدايى نيست كه فرزندى داشته باشد. او منزه و پاك و مبرا از هر گونه عيب و نقص است. هر امرى را اراده كند، فقط ميگويد: باش، و فورا موجود ميشود. (35) (مسيح گفت:) در حقيقت خدا پروردگار من و پروردگار شماست. او را پرستش كنيد. اينست راه راست. (36) احزاب و فرقههايى از ميان مردم (يهود و مسيحيان) درباره مسيح اختلاف كردند. عذاب بر آنان كه كافرند و حضور در روز عظيم را باور ندارند. (37) روزى كه پيش ما بيايند، چقدر شنوا و بينا خواهند بود. ولى امروز ستمكاران پيوسته در گمراهى آشكارند. (38)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 307