نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 215
و اگر باشد آن را كه ستم كرده است هر آنچه در زمين است هر آينه بدهدش به جاى خويش و نهان كردند پشيمانى را گاهى كه ديدند عذاب را و داورى شد ميان ايشان به داد و ستم نشوند ايشان (54) همانا خدا را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است همانا وعده خدا است حقّ و ليكن بيشترشان نمىدانند (55) او زنده كند و بميراند و به سويش بازگردانيده شويد (56) اى مردم همانا بيامد شما را اندرزى از پروردگار شما و درمانى براى آنچه در سينههاست و هدايت و رحمتى براى مؤمنان (57) بگو به فضل خدا و به رحمتش پس بدين بايد شاد شوند آن بهتر است از آنچه گرد مىآرند (58) بگو آيا ديديد آنچه را فرستاد خدا براى شما از روزى پس قرار داديد از آن حرامى و حلالى بگو آيا خدا به شما اجازت داده است يا بر خدا دروغ بنديد (59) و چيست پندار آنان كه بندند بر خدا دروغ را روز قيامت همانا خدا داراى فضل است بر مردم و ليكن بيشتر ايشان سپاس نگزارند (60) و نباشى تو در كارى و نه برخوانى از آن قرآنى (خواندنى) را و نكنيد كارى را به جز آنكه باشيم بر شما گواه هنگامى كه فرو مىرويد در آن و پوشيده نماند از پروردگارت سنگينى ذرّهاى نه در زمين و نه در آسمان و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر مگر در كتابى است آشكار (61)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 215