responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم    جلد : 1  صفحه : 240


و پيروى كردم آئين پدرانم ابراهيم و اسحق و يعقوب را نرسد ما را كه شرك ورزيم به خدا چيزى اين از فضل خداوند است بر ما و بر مردم ليكن بيشتر مردم سپاس نگزارند (38)
اى دو يار زندانم آيا پروردگارانى پراكنده بهترند يا خداوند يگانه سخت‌گير (39)
نمى‌پرستيد جز او مگر نامهايى كه ناميديد شما و پدران شما نفرستاده است خدا بدانها فرمانى نيست فرمان جز براى خدا فرمود كه نپرستيد جز او را اين است دين استوار و ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند (40)
اى ياران زندان اما يكى از شما بنوشاند خداوند خويش را باده و اما ديگرى به دار آويزان شود پس بخورند پرندگان از سرش بگذشت كارى كه در آن فتوى مى‌خواستيد (41)
و گفت بدان كه مى‌پنداشتش نجات يابنده از آن دو ياد كن مرا نزد خداوند خويش پس فراموشش ساخت شيطان يادآورى خداوندش را پس ماند در زندان چند سال (42)
و گفت پادشاه ديدم در خواب هفت گاو فربه‌اى كه مى‌خوردندشان هفت گاو لاغر و هفت خوشه سبز و ديگرى خشك اى گروه فتوى دهيدم در خوابم اگر خواب را تعبير توانيد (43)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم    جلد : 1  صفحه : 240
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست