نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 347
و اگر رحم كنيم ايشان را و بگشائيم آنچه بديشان است از رنج همانا خيرگى كنند در سركشى خود فروروندگان (75) و همانا گرفتيمشان به عذاب پس فروتن نشدند براى پروردگار خويش و نه زارى كنند (76) تا گاهى كه برگشوديم بر ايشان درى را داراى عذابى سخت ناگهان ايشانند در آن سراسيمه يا نوميدان (77) و او است آنكه پديد آورد براى شما گوش و ديدگان و دلها را به كمى سپاس گزاريد (78) و او است آنكه آفريد شما را از زمين و بسوى او گردآورده شويد (79) و او است آنكه زنده كند و بميراند و براى او است گردش شبانه روز آيا بخرد نمىيابيد (80) بلكه گفتند همانند آنچه گفتند پيشينيان (81) گفتند آيا گاهى كه مرديم و شديم خاكى و استخوانهايى آيا مائيم برانگيختگان (82) همانا وعده داده شديم ما و پدران ما اين را از پيش نيست اين جز افسانههاى پيشينيان (83) بگو از آنِ كيست زمين و آنكه در آن است اگر هستيد دانايان (84) زود است گويند براى خدا بگو پس چرا يادآور نمىشويد (85) بگو كيست پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ (86) بزودى گويند از آن خدا بگو پس چرا پرهيزكارى نكنيد (87) بگو كيست كه به دست او است پادشاهيهاى همه چيز و او پناه دهد و بر او پناه داده نشود اگر مىدانيد (88) زود است گويند براى خدا بگو پس به كجا افسون مىشويد (89)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 347