نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 445
آيا نديدند كه ما آفريديم براى ايشان از آنچه ساخت دستهاى ما چهارپايانى پس ايشانند آنها را دارندگان (71) و رام كرديم آنها را براى ايشان پس از آنها است سوارى ايشان و از آنها مىخورند (72) و براى ايشان است در آنها سودهايى و آبشخورها (نوشابههايى) پس آيا سپاسى نگزارند (73) و بگرفتند جز خدا خدايانى شايد يارى شوند (74) نتوانندشان يارى كردن و ايشانند آنان را لشكرى فراخواندگان (احضارشدگان) (75) پس اندوهگين نسازدت سخن ايشان همانا دانيم آنچه را نهان دارند و آنچه پديدار كنند (76) آيا نديده است انسان كه ما آفريديمش از چكّه آبى پس ناگهان او است دشمنى يا ستيزهجويى (آشكار) (77) و بزد براى ما مثَلى و فراموش كرد آفرينش خود را گفت كيست كه زنده كند استخوانها را حالى كه آنهايند خاكى پوسيده (78) بگو زنده كند آنها را آنكه پديد آورد يا بيافريد آنها را نخستين بار و او است به هر آفرينشى دانا (79) آنكه نهاد براى شما از درخت سبز آتشى كه ناگهان شمائيد از آن فروزندگان (80) آيا نيست آنكه آفريد آسمانها و زمين را توانا بر آنكه بيافرد مانند ايشان را بلى و او است آفريننده دانا (81) جز اين نيست كار او گاهى كه چيزى خواهد كه بدو گويد بشو پس بشود (82) پس منزّه است آنكه به دستش پادشاهيهاى همه چيز است و بسوى او بازگردانيده شويد (83)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 445