نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 565
زود است مُهر نهيمش به پيشانى (داغ بر بينى) (16) همانا آزموديم ايشان را چنان كه آزموديم ياران بهشت را گاهى كه سوگند ياد كردند كه برندش البته بامدادكنان (17) و استثناء نكنند (18) پس گردش كرد بر ايشان گردكنندهاى از پروردگار تو و بودند خسبيدگان (19) پس بامداد كرد مانند شب تاريك (بريده) (20) پس بانگ دادند همديگر را بامدادكنان (21) كه بامداد كنيد (برويد) بر كشت خود اگر هستيد برندگان (22) پس روى آوردند و بودند رازگويان (23) كه نبادا درآيدش امروز بر شما بينوايى (24) و بامداد كردند بر بازداشتن بينوايان نيرومندان (25) تا هنگامى كه ديدندش گفتند همانا مائيم گمراهان (26) بلكه مائيم بىبهرهگان (27) گفت ميانى ايشان آيا نگفتم به شما چرا تسبيح نكنيد (28) گفتند منزّه است پروردگار ما همانا بوديم ما ستمگران (29) پس روى آوردند برخيشان به برخى نكوهشكنان (30) گفتند واى بر ما همانا بوديم ما سركشان (31) اميد است پروردگار ما تبديل كند ما را به از اين كه مائيم بسوى پروردگار خويش گرايندگان (32) چنين است عذاب همانا عذاب آخرت است بزرگتر اگر باشند بدانند (33) همانا پرهيزكاران را است نزد پروردگار ايشان بهشتهاى نعمتها (34) آيا گردانيم مسلمانان را چون گنهكاران (35) چه شود شما را چگونه حكم كنيد (36) يا شما را است كتابى كه در آن درس خوانيد (37) همانا شما را است در آن آنچه برگزينيد (38) يا شما را است بر ما سوگندهايى رسنده به روز قيامت كه شما را است آنچه فرمان دهيد (39) بپرسشان كدامين از ايشان است بدان گروندگان (يا پندارنده) (40) يا ايشان را است شريكانى پس بيارند شريكان خويش را اگر هستند راستگويان (41) روزى كه گشوده شود از ساق (پرده از روى كار برداشته شود) و دعوت شوند به سجده كردن پس نتوانند (42)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 565