نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 566
سرافكنده باشد ديدگانشان چيره گردد بر ايشان خوارى و همانا بودند دعوت مىشدند به سجده كردن حالى كه بودند تندرستان (43) پس بهل مرا با آنكه تكذيب كند بدين داستان زود است به آهستگيشان گيرم از آنجا كه ندانند (44) و نيرنگ كنم براى ايشان كه نيرنگ من است استوار (45) يا پرسيشان پاداشى كه ايشانند از هزينه سنگينباران (46) يا نزد ايشان است ناپيدا پس ايشان مىنويسند (47) پس شكيبا شو براى فرمان پروردگار خويش و نباش مانند خداوند ماهى كه بانگ برآورد و او بود از خشم گلوگير (48) اگر نه دريافته بودش نعمتى از پروردگارش هرآينه افكنده مىشد به دشت و مىبود او نكوهيده (49) پس برگزيدش پروردگارش و گردانيدش از شايستگان (50) و همانا نزديك است آنان كه كفر ورزيدند بلغزانندت با ديدگان خويش هنگامى كه شنيدند ذكر را و گويند او است ديوانه (51) و نيست او جز ذكرى از براى جهانيان (52) 69- سورة الحاقة بنام خداوند بخشاينده مهربان آن فرودآينده (1) چيست آن فرودآينده (2) و ندانستت چيست فرودآينده (3) تكذيب كردند ثمود و عاد به كوبنده (4) اما ثمود پس نابود شدند به سركشنده (5) و اما عاد پس نابود شدند به بادى تندوزنده سركش (6) بگماردش بر ايشان هفت شب و هشت روز داشت روز پى در پى كه بينى گروه را در آن بيهوش افتاده گوئيا آنانند تنههاى نخل فروافتاده (7) پس آيا مىنگرى براى ايشان بازماندگانى (8)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 566