نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 594
گويد كاش پيش مىفرستادم براى زندگانى خويش (24) پس در آن روز عذاب نشود چون عذاب او كسى (25) و بسته نشود چون بستن او كسى (26) اى روان آسوده (يا اى نفس آرميده) (27) بازگرد بسوى پروردگار خويش خشنود خشنودشده (28) پس درآى در بندگانم (29) و درآى در بهشتم (30) 90- سورة البلد بنام خداوند بخشاينده مهربان سوگند نيارم بدين شهر (1) و تويى جاى گزين در اين شهر (2) و پدرى و آنچه فرزند نهاد (3) كه آفريديم انسان را در رنج (4) آيا پندارد كه توانايى ندارد هرگز بر او كسى (5) گويد تباه كردم مالى انبوه را (6) آيا پندارد كه نديدش كسى (7) آيا ننهاديم برايش ديدگانى (8) و زبانى و لبانى (9) و رهبريش كرديم بدان دو پشته (10) پس برنيامد (يا نگذشت) بر آن پشته (11) و چه دانستت چيست آن پشته (12) آزادكردن يك بنده (13) يا خورانيدنى در روز پريشانى (يا روزى دارنده گرسنگى) (14) به يتيمى خويشاوند (15) يا بينوايى خاكسار (يا نيازمند) (16) سپس گشت از آنان كه ايمان آوردند و سفارش كردند به شكيبايى و سفارش كردند به مهربانى كردن (17) آنانند ياران راست (18) و آنان كه كفر ورزيدند به آيتهاى ما آنانند ياران چپ (يا شومى) (19) بر ايشان است آتش افروخته (يا انبوه يا پوشيده) (20)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 594