responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 158


7/ 58
و زمين پاك [و شيرين‌]، گياهش به اذن پروردگارش مى‌رويد و آن [زمينى‌] كه پليد [و شوره‌زار] است، جز [گياهى‌] ناچيز بى‌فايده نمى‌رويد. اين گونه، آيات [خود] را براى قومى كه شكرگزارند، گونه‌گون بيان مى‌داريم (58) جمله‌ى يخرج نباته باذن ربّه: خبر البلد، محلا مرفوع. الّا: حرف حصر. نكدا: حال. كذلك: اسم اشاره، مبنى، مفعول مطلق، عاملش نصرّف.
7/ 59
و به راستى كه نوح را به سوى قومش فرستاديم آن‌گاه گفت: «اى قوم من! خداوند را بپرستيد كه براى شما خدايى جز او نيست. بى‌شك من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‌ترسم.» (59) لام: حرف تاكيد، قد: حرف تحقيق. قوم: مناداى مضاف، تقديرا منصوب و مضاف اليه آن (ى) براى تخفيف حذف شده است. جمله‌ى اخاف عليكم عذاب يوم عظيم:
خبر انّ، محلا مرفوع.
7/ 60
اشراف قومش گفتند: «البتّه ما تو را در گمراهى آشكارى مى‌بينيم.» (60) لام: لام مزحلقه كه براى تاكيد بر سر خبر انّ درآمده است.
7/ 61
[نوح‌] گفت: «اى قوم من! هيچ‌گونه گمراهى در من نيست، بلكه من پيامبرى از جانب پروردگار جهانيانم.» (61) بى: جارّ و محلا مجرور، خبر مقدّم، محلا منصوب. ياء: اسم انّ، محلا منصوب.
7/ 62
پيام‌هاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‌كنم و شما را اندرز مى‌دهم، و من از جانب خداوند چيزهايى مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد (62) كم: ضمير متصل به فعل، مفعول به، محلا منصوب.
رسالات: مفعول به دوّم، علامت نصب آن كسره‌ى آخر، جمع مؤنث سالم است. ما: اسم موصول، مبنى، مفعول به، محلا منصوب.
7/ 63
آيا تعجّب كرديد كه بر مردى از ميان خودتان، براى شما پندى از سوى پروردگارتان آمده باشد تا شما را هشدار دهد و تا شما تقوا پيشه كنيد و باشد كه شما مورد رحمت قرار گيريد؟ (63) ا: حرف استفهام انكارى، واو: حرف عطف. ان: حرف مصدرى. لام: هر دو مورد لام مقدّر به ان ناصبه براى تعليل. جمله‌ى ترحمون: خبر لعلّ، محلا مرفوع.
7/ 64
آن‌گاه او را تكذيب كردند، و ما او و كسانى را كه همراه او در كشتى بودند، نجات داديم، و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق كرديم، بى‌شك ايشان قومى كوردل بودند (64) مع:
مفعول فيه، ظرف مكان. هاء: مضاف اليه، محلا مجرور. الّذين: مورد اوّل معطوف به ضمير مفعولى در (انجيناه) و مورد دوّم مفعول به، محلا منصوب. عمين: جمع عم، صفت مشبهه از عمى يعمى كه در اصل (عميين) بوده، صفت براى قوم.
7/ 65
و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را [فرستاديم‌]، [هود] گفت: «اى قوم من! خداوند را بپرستيد كه براى شما خداوندى جز او نيست، آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟» (65) اخا: مفعول به براى فعل محذوف (ارسلنا)، علامت نصب آن (الف)، و از اسماء خمسه است. هودا: بدل از اخاهم. ما: حرف نفى. لكم: خبر مقدّم، محلا مرفوع. من: حرف زايد، اله: لفظا مجرور، مبتدا، محلا مرفوع و غير: صفت اله از اعراب محلى اله پيروى مى‌كند.
7/ 66
سران قومش كه كفر ورزيده بودند گفتند: «در حقيقت، ما تو را در سفاهت [سبك مغزى‌] مى‌بينيم و مسلما ما تو را از دروغ‌گويان مى‌پنداريم.» (66) الّذين: صفت الملأ. لام: هر دو مورد لام مزحلقه كه براى تاكيد بر سر خبر انّ درآمده است. و هر دو جمله بعد از لام خبر انّ و محلا مرفوع است.
7/ 67
[هود] گفت: «اى قوم من! هيچ‌گونه سفاهتى در من نيست، بلكه من فرستاده‌اى از پروردگار جهانيان هستم.» (67)

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 158
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست