2/ 127 و [ياد آريد] زمانى را كه ابراهيم و اسماعيل پايههاى خانه [كعبه] را بالا مىبردند، [و مىگفتند:] «اى پروردگار ما، از ما بپذير، مسلما تو خود شنواى دانايى» (127) اذ: (- بقره/ 49) ربّ: مناداى مضاف و نا: مضاف اليه، محلا مجرور. انت: ضمير فصل. العليم: خبر دوّم. 2/ 128 اى پروردگار ما! ما را دو فرمان بردار خود قرار ده و از فرزندان ما [نيز] امّتى فرمانبردار براى خود [قرار ده] و احكام عبادت [حج] را به ما نشان ده و بر ما ببخشاى، مسلما تو توبهپذير مهربانى (128) مسلمين: مفعول به دوّم منصوب، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (مسلما) است. امة: مفعول به براى فعل محذوف. 2/ 129 اى پروردگار ما! و در ميان ايشان پيامبرى از خودشان برانگيز كه آيات تو را بر آنان بخواند و به آنان كتاب و حكمت بياموزد و آنان را پاك سازد، زيرا كه تو خود عزيز حكيمى (129) 2/ 130 و كيست كه از آيين ابراهيم روى بگرداند به جز آن كه نفس خود را نابخرد شمارد؟ البتّه ما او را در دنيا برگزيديم و او در آخرت [هم] از شايستگان است (130) من: اسم استفهام. يرغب: خبر، محلا مرفوع. الّا: حرف استثناء و من: مستثنى، محلا منصوب. 2/ 131 و [ياد آريد] زمانى را كه پروردگارش به او فرمود: «تسليم باش»، گفت: «براى پروردگار جهانيان تسليم شدم» (131) 2/ 132 و ابراهيم و يعقوب [نيز] فرزندان خود را به آن سفارش كردند كه اى فرزندان من خداوند اين دين را براى شما برگزيده است. پس مبادا كه بميريد جز در حالى كه خود مسلمان باشيد (132) بني: مفعول به، علامت نصب آن (ياء) و حرف (نون) آن در حالت اضافه حذف مىشود (بنين) الّا: حرف حصر. واو: حاليّه. 2/ 133 آيا شما شاهد بوديد آنگاه كه يعقوب را مرگ فرا رسيد؟ آنگاه كه به فرزندان خود گفت: «بعد از من چه مىپرستيد؟» گفتند: «خداوند تو و خداوند پدران تو را، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، كه خداوندى يگانه است، مىپرستيم و ما براى او تسليم هستيم» (133) شهداء: خبر كنتم. إذ: مفعول فيه، ظرف زمان. ما: اسم استفهام، مفعول به مقدّم، محلا منصوب. الها: بدل از اله اوّل. 2/ 134 اين امّتى است كه در گذشتهاند، آن چه آنان كردند مربوط به خودشان است و آن چه شما كرديد مربوط به خود شماست و از آن چه ايشان مىكردند شما بازخواست نمىشويد (134) تلك: مبتدا، محلا مرفوع. قد: حرف تحقيق. ما: هر دو مورد، اسم موصول، مبتدا، محلا مرفوع. يعلمون: فعل مضارع و فاعل آن (واو) است. خبر كانوا، محلا منصوب.