responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 230


11/ 72
[زن ابراهيم‌] گفت: «اى واى بر من! آيا فرزند مى‌آورم! در حالى كه من پيرزنم و اين شوهرم پيرمرد است؟ به راستى اين چيزى بسيار عجيب است.» (72) يا: حرف ندا و تعجّب، ويلتا:
مناداى مضاف و متعجب به، تقديرا منصوب و الف آخر حرف منقلب از (ياء) مضاف اليه، محلا مجرور. بعلى: خبر، تقديرا مرفوع. شيخا: حال از بعلى. لام: حرف مزحلقه.
11/ 73
[فرشتگان‌] گفتند: « [اى ساره!] آيا از امر الهى تعجّب مى‌كنى؟ اى خاندان [رسالت‌] رحمت الهى و بركات او بر شما باد، به راستى او ستوده‌اى با عظمت است.» (73) اهل: مناداى مضاف.
11/ 74
پس چون ترس از ابراهيم برفت و بشارت [ولادت فرزند] به او رسيد، درباره‌ى قوم لوط [براى شفاعت‌] با ما [فرشتگان‌] به مجادله پرداخت (74) لمّا: مفعول فيه، ظرف زمان، محلا منصوب.
11/ 75
به راستى ابراهيم بردبار دلسوز توبه كار بود. (75) لام: مزحلقه. اوّاه: خبر دوّم انّ و منيب:
خبر سوّم انّ.
11/ 76
[فرشتگان گفتند:] اى ابراهيم! از اين [مجادله‌] روى بگردان، به راستى كه فرمان پروردگارت در رسيده است و بى‌شك عذابى بى‌بازگشت بر ايشان فرود خواهد آمد (76) هاء و هم: هر دو مورد ضمير شأن، اسم انّ، محلا منصوب. غير: صفت براى عذاب.
11/ 77
و زمانى كه فرستادگان [فرشتگان‌] ما به نزد لوط آمدند، به [آمدن‌] آنان ناراحت شد و دست [از حمايت‌] آنان كوتاه كرد و گفت: «اين روزى سخت [سهمگين و خشم‌آگين‌] است.» (77) ذرعا: تمييز.
11/ 78
و قوم او [لوط] به‌سويش شتابان آمدند، در حالى كه در گذشته كارهاى زشت انجام مى‌دادند. [لوط] گفت: «اى قوم من! اينان دختران من‌اند، ايشان براى شما پاكيزه‌ترند. پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا در [نزد] ميهمانانم خوار مسازيد. آيا در ميان شما مردى خردمند نيست؟» (78) قبل: اسم، مبنى، محلا مجرور.
11/ 79
[قوم لوط] گفتند: «تو خوب مى‌دانى كه ما را با دختران تو حقّى [نيازى، كارى‌] نيست و بى‌شك تو خوب مى‌دانى كه ما چه مى‌خواهيم.» (79) ما: مورد اوّل حرف نفى، مورد دوّم اسم موصول، مبنى، مفعول به، محلا منصوب.
11/ 80
[لوط] گفت: «كاش قوّتى براى مقابله با شما داشتم يا [براى رهايى از شما] به پناه‌گاهى استوار پناه مى‌بردم.» (80) لو: حرف شرط غير جازم. او: حرف عطف. آوى: فعل مضارع، تقديرا مرفوع.
11/ 81
[فرشتگان‌] گفتند: «اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توايم. آنان هرگز به تو دست نخواهند يافت. پس پاسى از شب از گذشته خانواده‌ات را بيرون ببر و هيچ‌يك از شما روى برنگرداند [به شتاب حركت كنيد]، مگر زنت، كه آن چه [از عذاب و بلا] به آنان مى‌رسد، به او نيز خواهد رسيد. بى‌شك وعده‌گاهشان صبح است. آيا صبح نزديك نيست؟» (81) الّا: حرف استثناء و امرأتك: مستثنى و كاف: مضاف اليه، محلا مجرور. باء: حرف زايد، قريب: خبر ليس، محلا منصوب و لفظا مجرور.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 230
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست