responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 280


16/ 111
[ياد آر] روزى را [در قيامت‌] كه هر كسى كه مى‌آيد از خودش دفاع مى‌كند و به هر كسى آن چه انجام داده است به تمامى پاداش داده شود در حالى كه ايشان ستم نشوند (111) يوم: مفعول به براى فعل محذوف (اذكر) توفّى: فعل مضارع مجهول، تقديرا مرفوع. واو: حاليّه. هم:
مبتدا، محلا مرفوع.
16/ 112
و خداوند شهرى را مثل زند كه امن و آرام بود، روزيش از هرجا فراوان بدان مى‌رسيد، آن‌گاه [اهل آن‌] به نعمت‌هاى خداوند كفران ورزيدند، سپس خداوند به خاطر آن چه مى‌كردند، لباس [طعم و آثار] گرسنگى و هراس را به آنان چشانيد (112) قريه: بدل از (مثلا) مطمئنّة: خبر دوّم. رغدا: حال. لباس: مفعول به دوّم. يصنعون: خبر كانوا، محلا منصوب.
16/ 113
و به راستى پيامبرى از ميان خودشان به سوى ايشان آمد، آن‌گاه او را تكذيب كردند، بنابراين در حالى كه ستمگر بودند، عذاب آنان را فروگرفت (113)
16/ 114
پس، از آن چه خداوند حلال و پاكيزه روزى كرده بخوريد، و بر نعمت خداوند شكر كنيد، اگر تنها او را عبادت مى‌كنيد (114) ممّا- من: حرف جرّ+ ما: اسم موصول، محلا مجرور.
حلالا: حال و طيّبا: حال دوّم. ايّاه: ضمير منفصل، مفعول به مقدّم، محلا منصوب.
16/ 115
جز اين نيست كه [خداوند] بر شما مردار و خون و گوشت خوك و آن چه در ذبحش نام غير خدا برده باشند، حرام كرده است، امّا هركس [به خوردن آن‌ها] ناچار شود آن كه ستمگر و زياده خواه باشد، [بداند كه‌] به يقين خداوند خطاپوش خطابخش است (115) ما: كافّه. من: اسم شرط جازم، مبتدا، محلا مرفوع. اضطرّ: فعل ماضى مجهول و ضمير مستتر (هو) نايب فاعل آن است. غير: حال، باغ و عاد: هر دو مورد مضاف اليه و تقديرا مجرور، و لا: حرف زايد براى تاكيد نفى.
16/ 116
و بر آن چه زبانتان به دروغ مى‌ستايد، مگوييد: «اين حلال است و اين حرام است» تا اين كه بر خداوند دروغ بسته باشيد. واقعا كسانى كه بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند (116) لام: لام تعليل مقدّر به (ان) ناصبه. جمله‌ى لا يفلحون: خبر (انّ)، محلا مرفوع.
16/ 117
[عيش ايشان در دنيا] بهره‌اى اندك است و [در آخرت‌] عذابى دردناك دارند (117) متاع: خبر براى مبتداى محذوف.
16/ 118
و بر كسانى كه يهودى شده‌اند، آن چه قبل از اين بر تو حكايت كرده‌ايم، حرام كرده بوديم، و ما بر آنان ستم روا نداشتيم، بلكه آنان بر خودشان ستم مى‌كردند (118) ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. قبل: اسم، مبنى، محلا مجرور. لكن: حرف استدراك. جمله‌ى يظلمون: خبر كانوا، محلا منصوب.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 280
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست