نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 299
18/ 46 مال و فرزندان زينت زندگى دنيا است و بازماندههاى شايسته نزد پروردگارت از حيث ثواب بهتر و از نظر اميد نيكوتر است (46) ثوابا و املا: هر دو تمييز است. 18/ 47 و [ياد آر] زمانى را كه كوهها را به حركت درآوريم، و زمين را آشكار [هموار] بينى و آنان را گرد آوريم و هيچ احدى را از آنان فرونگذاريم (47) يوم: مفعول به براى فعل محذوف (اذكر) بارزة: حال. 18/ 48 و آنان بر پروردگارت به صف عرضه شوند، [به آن فرمايد:] به راستى كه [تنهاى تنها] نزد ما بازآمديد هم چنان كه بار اوّل ما را شما آفريديم، امّا گمان مىكرديد كه هرگز بر شما موعدى نخواهيم نهاد (48) صفا: حال از نايب فاعل (واو) اوّل: جانشين مفعول مطلق (خلقناكم خلقا اول) بل: حرف اضراب انتقالى. الّن- ان: مخفّفه از مثقّله (انّ) كه اسم آن ضمير شأن محذوف است+ لن: حرف نصب و نفى. 18/ 49 و نامهى اعمال در ميان نهاده شود، آنگه گنهكاران را از آن چه در آن [نامهى اعمال] است ترسان بينى، و گويند: «اى واى بر ما اين چه نامهى اعمال است كه هيچ [كردار و گفتار و پندار] كوچك و بزرگى را فرونگذاشته مگر آن كه آنها را برشمرده است.» و آن چه انجام دادهاند حاضر يابند و پروردگارت بر احدى ستم روا نمىدارد (49) الكتاب: نايب فاعل، مشفقين: حال. ممّا- من: حرف جرّ+ ما: اسم موصول، محلا مجرور. يا: حرف ندا و تحسّر، ويلتنا: مناداى متحسّر و نا: مضاف اليه، محلا مجرور. ما: حرف اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع. لام: حرف جرّ، هذا: محلا مجرور، خبر (ما) الكتاب: بدل از (هذا) الّا: حرف حصر. ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. 18/ 50 و [ياد آر] زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «به آدم سجده كنيد،» پس سجده كردند جز ابليس كه از جنّيان بود و از امر پروردگارش سرپيچيد، پس آيا شما او و نسل او را به جاى من به دوستى مىگيريد، در حالى كه آنان دشمن شمايند؟ ستمكاران چه بد جانشينى [به جاى خداوند] دارند (50) اذ: اسم ظرفى، مفعول به براى فعل محذوف (اذكر) ابليس: مستثنى. اولياء: مفعول به دوّم. بئس: فعل ذمّ ماضى و فاعل آن ضمير مستتر (هو) و بدلا: تمييز و مخصوص به ذمّ (هو) محذوف است. 18/ 51 من آنان [ابليس و نسل او] را در آفرينش آسمانها و زمين و نه در آفرينش خودشان شاهد نگرفتم و من آن نيم كه گمرهگران را به يارى بگيرم (51) ما: هر دو حرف نفى. لا: حرف زايد براى تاكيد نفى. متّخذ: خبر (كنت)، عضدا: مفعول به دوّم براى اسم فاعل (متّخذ) 18/ 52 و [ياد آر] روزى را كه فرمايد: «شركايى كه براى من مىپنداشتيد ندا دهيد،» پس آنان را بخوانند، آنگاه آنان اجابتشان نكنند و ما در بين آنان مهلكهاى قرار دهيم (52) يوم: مفعول به براى فعل محذوف (اذكر) شركائى: مفعول به، تقديرا منصوب و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور. الّذين: اسم موصول، صفت (شركائى) 18/ 53 و گنهكاران آتش را ببينند و گمان مىدارند [مطمئن مىشوند] كه آنان در آن افتادگانند و از آن راه گريزى نيابند (53) هم: اسم (انّ) محلا منصوب و مواقعوها: خبر آن و علامت رفعش (واو) و هاء: مضاف اليه، محلا مجرور.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 299