responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 380


27/ 36
و چون [قاصد] نزد سليمان آمد، [سليمان‌] گفت: «آيا به مالى مرا مدد مى‌رسانيد؟ آن چه خداوند به من داده است از آن چه به شما داده است، بهتر است. بلكه شما به هديّه‌ى خويش شادمانى مى‌كنيد.» (36) بل: حرف اضراب انتقالى.
27/ 37
«به نزد آنان بازگرد، و حتما ما سپاهيانى بر سر آنان آوريم كه تاب مقاومت در برابر آن را نداشته باشند، در حالى كه آنان سر افكنده باشند، به خوارى از آن [ديار] بيرونشان مى‌رانيم.» (37) لام: هر دو مورد لام قسم براى تاكيد. اذلّه: حال. واو: حاليّه. قبل: اسم لاى نفى جنس، محلا منصوب.
27/ 38
[سليمان بازگفت‌]: «هان، اى بزرگان! كدام يك از شما قبل از آن كه آنان مطيعانه نزد من آيند، تخت او را براى من مى‌آورد؟» (38) اىّ: اسم استفهام، مبتدا.
27/ 39
عفريتى از ميان جنّيان گفت: «من قبل از آن كه تو از جايت برخيزى، آن را براى تو مى‌آورم و مسلما من بر اين كار توانا و امينم.» (39)
27/ 40
كسى [آصف بن برخيا] كه از علم كتاب [الهى‌] بهره‌اى داشت، گفت: «من قبل از يك چشم بر هم زدن، آن را براى تو مى‌آورم.» پس وقتى كه [سليمان‌] آن [تخت بلقيس‌] را در نزد خود حاضر ديد، گفت: «اين از فضل پروردگار من است، تا آن كه مرا بيازمايد كه شكر مى‌كنم يا كفر مى‌ورزم. و هركس شكر ورزد، جز اين نيست كه به نفع خودش شكر ورزيده است، و هركس كفر ورزد، به يقين پروردگارم بى‌نياز و بخشنده است.» (40) مستقرا: حال.
27/ 41
[سليمان‌] گفت: «تختش را در نظرش ناشناخته داريد تا ببينيم كه آيا بازمى‌شناسد يا از كسانى است كه باز نمى‌توانند شناخت.» (41)
27/ 42
و چون [بلقيس‌] آمد، به او گفته شد: «آيا تخت تو اين گونه است؟» گفت: «گويى اين همان است و قبل از اين علم [پيامبرى و پادشاهى سليمان‌] به ما داده شده است و ما تسليم بوده‌ايم.» (42)
27/ 43
و آن چه [بلقيس‌] به جاى خداوند عبادت مى‌كرد، او را [از عبادت خداوند] بازداشته بود.
البتّه او [قبلا] از قوم كافران بود (43) ما: اسم موصول، فاعل، محلا مرفوع.
27/ 44
به او گفته شد: «به صحن كاخ وارد شو.» و هنگامى كه آن را ديد، آن را آبگيرى پنداشت و از دو ساقش دامن برگرفت [سليمان‌] گفت: « [آب نيست‌] بدون شك آن صحن قصرى صاف از آبگينه‌هاست.» [بلقيس‌] گفت: «اى پروردگار من! به يقين من بر خودم ستم ورزيده‌ام، و اكنون به همراه سليمان در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم.» (44) لجّه: مفعول به دوّم.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 380
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست