نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 39
2/ 238 بر نمازها و نماز ميانه [عصر] مواظبت كنيد و خاضعانه در برابر خداوند برپابايستيد (238) قانتين: حال. 2/ 239 پس اگر [از خطرى] بيمناك بوديد، آنگاه پياده يا سواره [نماز گزاريد] و چون ايمن شديد خداوند را ياد كنيد كه آن چه نمىدانستيد به شما آموخت (239) رجالا: حال. او: حرف عطف. كما: جارّ و محلا مجرور. 2/ 240 و از شما آنان كه مىميرند و همسرانى به جا مىگذارند بايد براى همسران خود وصيّت كنند كه بدون بيرون كردن [از خانه شوهر] آنان را تا يك سال بهرهمند سازند. پس اگر [خودشان] بيرون روند در آن چه ايشان به وجه شايسته در حق خويش انجام دهند، گناهى بر شما نيست و خداوند تواناى حكيم است (240) الّذين: مبتدا، محلا مرفوع. وصيّة: مفعول به براى فعل محذوف (يتركون) و جملهى يتركون وصية: خبر، محلا مرفوع. متاعا: حال. غير: حال. حكيم: خبر دوّم. 2/ 241 و براى زنان طلاق داده شده بهرهاى شايسته است كه بر پرهيزگاران مقرّر شده است (241) متاع: مبتداى مؤخّر و بالمعروف: جارّ و مجرور، صفت متاع. محلا مرفوع. حقا: مفعول مطلق براى فعل محذوف (حق ذلك حقا) 2/ 242 به اين سان خداوند آياتش را براى شما روشن بيان مىكند تا شما بينديشيد (242) كذلك: اسم اشاره، جانشين مفعول مطلق، محلا منصوب. تعقلون: خبر لعلّ، محلا مرفوع. 2/ 243 آيا از [احوال] آنان كه از بيم مرگ از خانههاى خود خارج شدند و هزاران نفر بودند خبر نيافتى؟ كه خداوند بر ايشان فرمود: «بميريد» سپس آنها را زنده ساخت. البتّه خداوند بر مردم بخشايش دارد ولى اكثر مردم سپاس نمىگزارند (243) أ: حرف استفهام. لم: حرف جازمه. تر: فعل مضارع مجزوم، علامت جزم آن حذف حرف علّه (ياء) است. الوف: خبر. حذر: مفعول له. لكنّ: از حرف مشبهة بالفعل و جملهى لا يشكرون: خبر آن، محلا مرفوع. 2/ 244 در راه خدا كارزار كنيد و بدانيد كه خداوند شنواى داناست (244) 2/ 245 كيست آنكس كه [در راه خدا] وامى نيكو دهد تا خداوند براى او چندين برابر بيفزايد و خداوند [در زندگى مردم] تنگى و گشايش پديد مىآورد و به سوى او بازگردانيده مىشويد (245) من: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع و ذا: اسم اشاره خبر آن، محلا مرفوع و الّذى: صفت ذا. قرضا: مفعول مطلق. اضعافا: حال.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 39