نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 483
42. [سورهى شورى، مكّى، 53 آيه] به نام خداوند بخشندهى مهربان 42/ 1 حام، ميم (1) حم: از حروف مقطّعهى قرآن كريم است و محلّى از اعراب ندارد. 42/ 2 عين، سين، قاف (2) عسق: همانند (حم) 42/ 3 [اى پيامبر!] بدين گونه خداوند عزّتمند حكيم به سوى تو و به سوى كسانى كه قبل از تو [پيامبر] بودند، وحى مىكند (3) كذلك: مفعول مطلق، عاملش فعل (يوحى) است. 42/ 4 آن چه در آسمانها و آن چه در زمين است از آن اوست و او بلندمرتبهى بزرگ است (4) ما: مبتداى مؤخّر، محلا مرفوع. 42/ 5 نزديك است كه آسمانها [به سبب نسبتهاى نالايق مشركان] از فرازشان بشكافد، و فرشتگان به همراه ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند و براى كسانى كه در زمين هستند آمرزش مىخواهند؛ آگاه باشيد، به يقين خداوند همان خطاپوش خطابخش است (5) السموات: اسم براى (تكاد) جملهى يتفطّرن: خبر براى (تكاد) محلا منصوب. 42/ 6 و كسانى كه به جاى او دوستانى بر مىگزينند، خداوند بر [اعمال] آنان نگهبان است و تو بر ايشان و كيل نيستى (6) 42/ 7 و بدين گونه قرآنى عربى بر تو وحى كرديم تا امّالقرى [اهل مكّه] و آنان را كه پيرامون آنند، هشدار دهى، و از روز محشر كه هيچ شكّى در آن نيست، هشدار دهى كه گروهى در بهشتاند و گروهى در دوزخ. (7) كذلك: مفعول مطلق، محلا منصوب، عاملش (اوحينا)، لام: لام مقدّر به (ان) ناصبه. 42/ 8 و اگر خداوند مىخواست آنان را امّت واحدى قرار مىداد، ولى كسى را كه بخواهد در رحمت خويش وارد مىكند، و ستمگران هيچ يار و ياورى ندارند (8) لو: حرف شرط غير جازم و لام: جواب آن شرط. لكن: حرف استدراك. 42/ 9 آيا به جاى او دوستانى برگزيدهاند؟ در حالى كه خداوند خود دوست [راستين] است و اوست كه مردگان را زندگى مىبخشد و او بر هر چيزى تواناست (9) ام: حرف عطف به جاى (أ) استفهام. هو: ضمير فصل. 42/ 10 و دربارهى هر چيزى اختلاف پيدا كنيد، حكمش با خداوند است. اين است خداوند، پروردگار من كه بر او توكّل كردهام و به سوى او نيز بازمىگردم (10) ما: اسم شرط جازم، مبتدا، محلا مرفوع. ذلكم: مبتدا، محلا مرفوع. ربّى: بدل يا صفت يا خبر دوّم و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 483