نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 49
2/ 283 و اگر در سفر بوديد و نويسندهاى نيافتيد آنگاه بايد وثيقهاى بستانيد، و اگر بعضى از شما بعضى ديگر را امين شمارد، پس كسى كه امين شمرده شده، بايد امانت او را بازپس دهد و از خداوند كه پروردگار اوست پروا كند. و شهادت را كتمان نكنيد و هركس كه آن را كتمان كند، قلبش گناهكار است و خداوند به آنچه انجام مىدهيد داناست (283) رهان: خبر براى مبتداى محذوف (الوثيقه) اوتمن: فعل ماضى مجهول و نائب فاعل آن ضمير مستتر (هو) است. ربّ: صفت لفظ جلاله اللّه. اثم: خبر انّ و قلب: فاعل اسم شبه فعل اثم. 2/ 284 آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداوند است و اگر آن چه در دلهاى شماست، آشكار كنيد يا آن را پنهان بداريد خداوند شما را با آن محاسبه خواهد كرد، آنگاه براى هركس كه بخواهد آمرزش مىكند و هركس را بخواهد عذاب مىكند و خداوند بر هر چيزى تواناست (284) للّه: جارّ و مجرور، خبر مقدّم، محلا مرفوع و ما: اسم موصول، مبتداى مؤخّر، محلا مرفوع. ما: مفعول به، محلا منصوب. 2/ 285 پيامبر به آن چه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است، ايمان آورده است و مؤمنان همگى به خداوند و فرشتگانش و كتابهايش و پيامبرانش ايمان آوردهاند، [آنها مىگويند:] «ما ميان هيچيك از پيامبران او فرق نمىگذاريم» و مىگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم. اى پروردگار ما! آمرزش تو را [مىطلبيم] و بازگشت به سوى تو است.» (285) كل: مبتدا و جملهى آمن بالله: خبر آن، محلا مرفوع. غفران: مفعول به براى فعل محذوف (نطلب) و كاف: مضاف اليه، محلا مجرور. ربّ: مناداى مضاف و نا: مضاف اليه، محلا مجرور. اليك: جارّ و مجرور، خبر مقدّم، محلا مرفوع. 2/ 286 خداوند هيچكس را جز به اندازهى توانش تكليف نمىكند. هركس هر چه [از كار نيك] به دست آورد، به سود او و هركس هر چه [از كار بد] به دست آورد، به زيان اوست. اى پروردگار ما! اگر فراموش يا خطا كرديم بر ما مگير، اى پروردگار ما! هيچ بار گرانى را بر عهدهى ما مگذار، چنان كه بر دوش كسانى كه قبل از ما بودهاند، گذاردهاى. اى پروردگار ما! و آن چه توان آن را نداريم بر دوش ما مگذار و از ما درگذر و ما را بيامرز و بر ما رحم فرما، تو مولاى مايى، پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان (286) لا يكلّف: فعل مضارع نفى. الّا: حرف حصر و وسع: مفعول به دوّم. لها و عليها: جارّ و محلا مجرور، هر دو خبر مقدّم، محلا مرفوع و ما: هر دو مورد اسم موصول، مبتداى مؤخّر، محلا مرفوع. لا تؤاخذ و لا تحمل و لا تحمّل: هر سه مورد فعل مضارع مجزوم است. اعف: فعل امر، علامت جزم آن حذف حرف علّه (واو) و فاعل آن ضمير مستتر (انت) است.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 49