responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 5


2/ 25
و كسانى كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته‌اى انجام داده‌اند، مژده بده كه براى ايشان باغ‌هايى است كه از زير [درختان‌] آن‌ها رودها روان است. هرگاه از ميوه‌ى آن روزى داده شوند، گويند: «اين همان است كه از پيش بهره‌مند شده بوديم.» و مانند آن به ايشان داده شود و براى ايشان در آنجا همسرانى پاكيزه است و آنان در آنجا جاويدانند (25) بشر: فعل امر، فاعل آن ضمير مستتر (انت) است. الّذين: مفعول به، محلا منصوب. لهم: خبر مقدّم، محلا مرفوع. كلّما: مفعول فيه، ظرف زمان. رزقا: مفعول به دوّم. هذا: مبتدا، محلا مرفوع. الّذى:
خبر، محلا مرفوع. اتوا: فعل مجهول، واو نائب فاعل. قبل: محلا مجرور. متشابها: حال از ضمير (به) لهم: جارّ و مجرور، محلا مرفوع، خبر مقدّم. ازواج: مبتداى مؤخّر. مطهّرة:
صفت ازواج. خالدون: خبر، علامت رفع آن (واو) است و (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (خالد) است.
2/ 26
البتّه خداوند پروا ندارد كه به پشه‌اى و فراتر از آن مثل زند. پس آنان كه ايمان آورده‌اند، مى‌دانند كه آن [مثل‌] از جانب پروردگارشان، درست است. ولى آنان كه كفر ورزيدند، گويند:
«خداوند با اين مثل چه مى‌خواهد؟» [خداوند] بسيارى را با آن گمراه و بسيارى را با آن هدايت مى‌كند. در حالى كه جز فاسقان را با آن گمراه نمى‌كند (26) ما: ماء زايد براى تأكيد. فاء:
حرف عطف. ما: معطوف به بعوضة. اما: حرف تفصيل. الّذين: مبتدا، محلا مرفوع. يعلمون:
خبر الّذين، محلا مرفوع. ما ذا: اسم استفهام، مفعول به مقدّم، محلا منصوب. مثلا: تمييز. الّا:
حرف حصر. الفاسقين: مفعول به، علامت نصب آن (ياء) است و (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (فاسق) است.
2/ 27
آنان كه پيمان خداوند را پس از بستن آن مى‌شكنند و آن چه را كه خداوند به پيوستن آن امر فرموده است، مى‌گسلند و در زمين فساد مى‌كنند، آنان خود زيان‌كارانند (27) الّذين: صفت الفاسقين، محلا منصوب. ما: مفعول به، محلا منصوب. ان: حرف ناصبه مصدرى. هم: ضمير فصل.
2/ 28
چگونه به خداوند كفر مى‌ورزيد؟ در حالى كه مردگانى بوديد پس شما را زنده ساخت.
سپس شما را مى‌ميراند و باز زنده مى‌كند، دوباره به سوى او بازگردانده مى‌شويد (28) كيف:
اسم استفهام، حال، محلا منصوب. و: واو حاليّه. امواتا: خبر كان. ثم: هر سه مورد حرف عطف است.
2/ 29
او كسى است كه هر چه در روى زمين است، همه را براى شما آفريد، سپس به آسمان پرداخت و آن‌ها را هفت آسمان برافراشت و او به هر چيزى داناست (29) هو: مبتدا، محلا مرفوع. الّذى: اسم موصول، خبر، محلا مرفوع. ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب.
جميعا: حال. سبع: مفعول به دوّم.

نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر    جلد : 1  صفحه : 5
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست