2/ 38 فرموديم: «همه از آن پايين رويد، آنگاه اگر از جانب من هدايتى به شما رسد پس آنان كه از هدايت من پيروى كنند، بر ايشان ترسى نيست و اندوهناك نشوند» (38) جميعا: حال. يأتين: مؤكّد به (نون) ثقيله. هدى: فاعل، تقديرا مرفوع. هدى: مفعول به، تقديرا منصوب. ى: مضاف اليه، محلا مجرور. فاء: حرف ربط. لا: لاء شبيه به ليس. خوف: اسم لاء شبيه به ليس و عليهم خبر آن، محلا منصوب. لا: حرف زايد، براى تاكيد. هم: مبتدا، محلا مرفوع. 2/ 39 و آنان كه كفر ورزند و آيات ما را دروغ پندارند، ايشان اهل آتشند و ايشان در آنجا جاويدانند (39) الّذين: مبتدا، محلا مرفوع. اصحاب: خبر اولئك. هم: مبتدا، محلا مرفوع. 2/ 40 اى بنى اسرائيل، نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم، ياد كنيد و به پيمان من وفا كنيد تا به پيمان شما وفا كنم و تنها از من بترسيد (40) بنى: مناداى مضاف، علامت نصب آن (ياء) و آن در اصل (بنين، جمع ابن) است كه در حالت مضاف (نون) حذف مىشود. اسرائيل: مضاف اليه مجرور، غير منصرف، علامت جرّ آن فتحه است. نعمت: مفعول به، تقديرا منصوب. ى: مضاف اليه، محلا مجرور (در هر دو مورد). اوف: فعل مضارع مجزوم، جواب طلب. اياى: ضمير منفصل، مفعول به براى فعل محذوف (ارهبوا) است. ارهبون: فعل امر و (واو) فاعل آن و (نون) براى وقايه و (ياء) متكلم محذوف، مفعول به آن است. 2/ 41 و به آن چه كه نازل كردهام- در حالى كه مؤيّد كتاب شماست- ايمان بياوريد و نخستين منكر آن نباشيد و آيات مرا به بهاى اندك نفروشيد و تنها از من بترسيد (41) مصدقا: حال. مع: مفعول فيه، ظرف مكان. اوّل: خبر فعل ناقص. ثمنا: مفعول به. قليلا: صفت ثمنا. 2/ 42 و حق را به وسيلهى باطل نپوشانيد، در حالى كه خود مىدانيد، حق را كتمان نكنيد (42) 2/ 43 و نماز را برپاداريد و زكات را بپردازيد و با ركوعكنندگان ركوع كنيد (43) الرّاكعين: مضاف اليه، علامت جرّ آن (ياء) است و (نون) عوض از تنوين در مفرد آن است. 2/ 44 آيا مردم را به نيكى فرمان مىدهيد و خودتان را فراموش مىكنيد. در حالى كه كتاب را مىخوانيد آيا پس نمىانديشيد؟ (44) 2/ 45 از صبر و نماز يارى جوييد و البتّه آن جز بر فروتنان گران مىآيد (45) ل: حرف تاكيد، غير عامل. الّا: حرف حصر. 2/ 46 آنان يقين دارند كه پروردگارشان را ملاقات مىكنند و خود به سوى او بازگشتكنندگانند (46) الّذين: صفت الخاشعين، محلا مجرور. 2/ 47 اى بنى اسرائيل! نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم و اين كه من شما را بر جهانيان برترى دادم، ياد كنيد (47) الّتى: صفت نعمتى. 2/ 48 و بترسيد از روزى كه كسى چيزى از كسى كفايت نمىكند. و از او شفاعتى پذيرفته نمىشود و از او بدلى گرفته نمىشود و ايشان يارى نشوند (48) يوما: مفعول به. شفاعة و عدل: هر دو نائب فاعل.