responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود ( ترجمه آزاد)    جلد : 1  صفحه : 11


70- گفتند: سؤال كن از خداى خود تا ظاهر كند بر ما كه آن، چه گاوى است كه مأمور به كشتن آنيم؛ هنوز بر ما مشتبه است؟ البته چون خدا بيان كند ما ان شاء اللَّه از راه‌يافتگان خواهيم شد.
71- گفت موسى: خدا مى‌فرمايد: آن گاوى است كه كار كشته به شيار و شخم كردن زمين نباشد، و آب كش زراعت نباشد، بى‌عيب باشد، و رنگى ديگر در بدن او نباشد. گفتند:
الان آنچه حق بود آوردى، پس كشتند آن را و نزديك بود از زيادى قيمت آن گاو انجام اين وظيفه نكنند؛ (چون چنين گاوى را نزد جوانى يافتند گفت: قيمت گاو من آن است كه پوست آن را پر از طلا كنيد به من دهيد. به موسى گفتند: فرمود: بايد بكنيد.
(حضرت صادق- عليه السّلام- فرمود: اين جوان نيكوكار به والدينش بود، روزى متاعى پرفايده خريد خواست قيمت آن را بدهد كليد زير سر پدرش و پدر خواب بود پدر را بيدار نكرد و چشم از معامله پوشيد بعد به پدر گفت، پدر به او دعا كرد و اين گاو را در عوض به او داد؛ براى نيكى به پدر اين بهره زياد نصيبش شد).
72- اين مأموريّت به كشتن گاو، وقتى بود كه كشتيد نفسى را و مرافعه و گفتگو كرديد در كشنده او كه كيست؛ و خدا بيرون آورنده است آنچه را كه پنهان كنيد.
73- گفتيم: بزنيد بعضى از آن گاو كشته را به جسد اين كشته (تا زنده شود و بگويد او را كه كشته. چنين كردند خدا هم او را زنده كرد و گفت) اين طور خدا زنده مى‌كند مرده‌ها را براى قيامت و مى‌نمايد به شما آيات خود را شايد بفهميد.
74- پس سخت شد دلهاى شما بعد از اين واقعه، اين دلها مثل سنگ است يا سخت‌تر از سنگ؛ چون كه پاره‌اى از سنگهاست كه بيرون آيد از آن نهرها. و بعضى از سنگها شكافته شود و چشمه آب از آن درآيد. و بعضى ديگر از بلندى‌ها افتد از ترس خدا و خدا غافل نيست از آنچه مى‌كنيد.
75- آيا طمع داريد كه يهودى‌ها بگروند به شما و ايمان آورند و حال اينكه طايفه‌اى از ايشان مى‌شنوند كلام خدا را در تورات بعد بر مى‌گردانند آن را از معنى خود بعد از اينكه فهميدند معنى آن را. و ايشان مى‌دانند كه خيانت مى‌كنند به كلام خدا.
76- و هر وقت ملاقات كنند يهودى‌ها آنان را كه ايمان آورده‌اند مى‌گويند به آنها: ما ايمان آورديم به پيغمبر شما كه نام و نشان او در تورات هست؛ و چون خلوت كنند بعضى از ايشان با بعض ديگر مى‌گويند به آنها: آيا شما حكايت مى‌كنيد براى مسلمانان به آنچه خدا علم آن را باز نموده براى شما (كه در تورات نام و نشان پيغمبر را خبر داده)؟ چرا سرّ خود را براى مسلمانان فاش مى‌كنيد كه باعث شود ايشان حجّت گيرند و خصومت كنند با شما نزد پروردگارتان آيا تعقل نمى‌كنيد؟

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود ( ترجمه آزاد)    جلد : 1  صفحه : 11
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست