responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود    جلد : 1  صفحه : 238


23- مراوده و رفت و آمد كرد با يوسف آن زنى كه يوسف در خانه او بود؛ (به نام «زليخا» كه همسر عزيز مصر بود) و خواهش كرد از يوسف كام خود را. و بست آن زن دربها را و گفت: پيش من آى كه من از آن توأم. گفت يوسف: معاذ اللَّه كه بپذيرم اين را! پروردگار من نيكو قرار داد جايگاه مرا؛ البته كه رستگار نمى‌شوند ستمكاران.
24- و درآويخت زليخا به يوسف براى كام خود و درآويخت يوسف به آن زن براى دفع از خود. اگر نمى‌ديد يوسف دليل روشن پروردگار خود را انجام مى‌داد آنچه را كه انجام نداد. اينطور كرديم تا برگردانيم از يوسف بدى و زشتى را؛ چون كه يوسف از جمله بندگان خالص ما بود.
25- و دويد يوسف براى فرار و قبل از زليخا رسيد به درب حجره در حالتى كه پاره شده بود پيراهن يوسف از پشت به كشش زليخا. و ملاقات كردند هر دو، شوهر زليخا را نزد درب؛ (چون زليخا ديد كه عزيز، هر دو را در اين حالت مشاهده كرد و بد پيش‌آمدى شد نعل واژگون زد) و گفت: چه چيز است جزاى كسى كه اراده كند به زن تو بد عملى را مگر آنكه به حبس بيفتد يا عذاب دردناكى به او رسد.
26- گفت يوسف: زليخا آمد كه مخالطه كند با من، و شهادت داد شاهدى كه طفلى بود خردسال از كسان زليخا بر پاكى دامن يوسف و چنين گفت آن شاهد كه: اگر پيراهن يوسف پاره شده است از پيش روى او، راست گفته است زليخا و يوسف از دروغگويان است.
27- و اگر پاره شده است پيراهن يوسف از پشت سرش، دروغ گفته زليخا و يوسف از راستگويان است.
28- پس چون ديد عزيز، جامه او را كه پاره شده بود از پشت سر به زليخا گفت: اين كار از حيله شما زنهاست كه حيله زنها بزرگ است.
29- اى يوسف! بگذر از اين مطلب و اظهار آن را نكن. و اى زليخا! استغفار كن براى گناه خود كه البته تو از جمله خطاكارانى.
30- و گفتند زنهاى شهر مصر كه زن عزيز رفت و آمد مى‌كند غلام خود را و او را به خود دعوت مى‌كند در حقيقت شكافته قلب زليخا را محبت يوسف و در او جاى گزيده اين حال زليخاست از شدت محبت و عشقى كه به يوسف دارد؛ البته ما مى‌بينيم زليخا را در گمراهى و بدكارى ظاهر و آشكار.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود    جلد : 1  صفحه : 238
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست