نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 288
59- و مانعى نداريم از فرستادن آياتى كه مشركين از تو مىخواهند مگر تكذيب كردن ايشان، مانند امم سابقه قوم عاد و ثمود كه معجزات انبياى زمان خود را تكذيب كردند. و داديم ما قوم ثمود را شترى كه خارق عادت و اسباب بصيرت بود. (به درخواست قوم ثمود و به دعاى صالح، از شكم كوه، ناقهاى درآمد و فوراً زاييد). پس ظلم كردند به آن شتر و پى كردند آن را. و نفرستاديم آيات را مگر براى ترسانيدن مردم. 60- و ياد آور زمانى را كه گفتيم ما به تو كه: پروردگارت احاطه دارد به مردم، پس انديشه از ايشان مكن در ابلاغ رسالت و ما خوابى را كه نموديم به تو قرار نداديم مگر آزمايش مردم. (پيغمبر در خواب ديد كه: بوزينگان در منبرش روند، غمگين شد؛ جبرئيل گفت: خلفاى بنى اميهاند.) و شجره ملعونه بنى اميه كه در قرآن ذكر شده آزمايش مردم است. و ما مىترسانيم كافران را به آنچه گذشته بر گذشتگان. و زياد نكند ايشان را مگر طغيانى بزرگ. 61- و چون گفتيم به ملائكه كه: سجده كنيد از براى آدم، و سجده كردند مگر شيطان، كه گفت شيطان به طور استكبار: آيا سجده كنم من به كسى كه خلق كردى او را از گل؟ 62- شيطان گفت: خبر ده مرا كه چرا گرامى داشتى و تفضيل دادى اين آدم را بر من؟ اگر تأخير بيندازى و مهلت دهى مرا تا روز قيامت ريسمان گمراهى در گردن اولاد او البته اندازم مگر كمى از آنها را. 63- خدا گفت به شيطان: برو و دور شو از درگاه من، هر كه متابعت كند تو را از ايشان، البته جهنم جزاى تو و ايشان است، جزاى وافر دائمى. 64- بلغزان و گمراه كن هر كه را كه بتوانى از مردم به آواز خود، و برانگيزان بر ايشان سواران و پيادگان از لشكر خود را، و شريك شو ايشان را در اموال اولادشان، و وعده بده ايشان را به وعدههاى دروغ خود، وعده نمىدهد مردم را شيطان مگر به فريب. 65- هر چه خواهى بكن كه البته بندگان خالص من را براى تو بر ايشان تسلطى نيست. و بس است پروردگارت براى محافظت بندگان خود از شرّ تو كه او نگهبان برايشان است. 66- پروردگار شما كسى است كه سير مىدهد و به حركت مىآورد براى شما كشتى را در دريا تا اينكه طلب معاش و روزى كنيد از فضل و بخشش او، البته خدا به شما رحم كننده است.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 288