نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 306
12- يحيى را عطا نموديم به زكريا و گفتيم: اى يحيى! بگير كتاب تورات را به نيروى الهى براى عمل و تبليغ. و داديم ما يحيى را حكم نبوّت در كوچكى. 13- و داديم او را رحمت و عطوفتى از جانب خود. و داديم او را پاكيزگى؛ و يحيى پرهيزكار بود. 14- و نيكوكار به پدر و مادر بود. و نبود سركش و نافرمان. 15- و سلام بر او باد روزى كه متولد شد و روزى كه مىميرد و روزى كه برانگيخته مىشود. 16- و ياد كن اى پيغمبر! در قرآن، مريم را وقتى كه به گوشهاى رفت براى غسل كردن و منفرد شد از اهل خود در مكانى كه جانب شرقى بيت المقدس بود. 17- و گرفت پردهاى حايل از قوم خود كه او را برهنه نبينند. فرستاديم ما به سوى مريم روح خودمان جبرييل را و مصوّر گشت براى مريم به صورت بشرى تمام خلقت. 18- مريم گفت كه: پناه مىبرم به خدا از تو؛ از نزد من برو اگر پرهيزكارى. 19- جبرئيل گفت: من بشر نيستم؛ جز اين نيست كه من فرستاده پروردگار توأم تا اينكه ببخشم براى تو پسرى پاكيزه. 20- مريم گفت: از كجا باشد از براى من پسرى و حال اينكه نرسيده است به من دست بشرى؛ و نبودم من انسان بدكارى؟ 21- جبرئيل گفت: چنين است كه گفتى، كسى تو را نديده اما پروردگار تو گفت كه: دادن فرزند بدون پدر بر من آسان است. و اين كار براى آن است كه بگردانيم ما بى پدر آمدن آن فرزند را علامتى بر نبوتش، و رحمتى از طرف خود بر مردم تا بگروند و راه يابند به ما. و اين آفريدن عيسى بدون پدر، حكم حتمى است و گذشته است. 22- پس از آن گفتگو باردار شد مريم به عيسى و از شرم به گوشهاى رفت كه دور بود از شهر. 23- و او را درد زاييدن آورد به سوى تنه درخت خرمايى؛ گفت مريم: اى كاش مىمردم پيش از اين حال و بودم فراموش شده كه هيچكس نام مرا نمىبرد. 24- پس خواند مريم را جبرئيل از زير درخت كه: غمگين مباش، پروردگار تو در زير قدمت جوى آبى روان كرد. 25- و حركت ده به سوى خود درخت خرماى خشك شده را كه فرو ريزد بر تو خرماى تر و تازه.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 306