نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 410
51- و اگر بعد از فرستادن باران و خرمى گياهان بر حسب مصلحت و به مقتضاى حكمت بادى را فرستيم پس ببينيد زراعت و كشتزار سبز و خرّم را زرد و خشك شده؛ البته بعد از اين پيش آمد، ناسپاسى كنند و كفران نعمت نمايند. 52- پس ايشان مانند مردگانند و از ناشنوايى چون كران. البته تو دعوت خود را نتوانى بشنوانى به مردگان و نه به كران، كه رو برگردانند از تو و پشت كرده بروند. 53- و نيستى تو راهنماى كوران از گمراهى ايشان، گمراهان دل مرده را كه از گوش هوش كر و از بينش باطن محروم و بىخبرند نتوانى سخن حق را به ايشان بشنوانى و راه سعادت بنمايانى. نشنوانى تو مگر كسى را كه ايمان مىآورد به آيات ما؛ ايشان گروندهاند. 54- خداست آنكه خلق كرد شما را از نطفه ضعيف سست؛ پس قرار داد بعد از سستى، توانايى جوانى. و گردانيد بعد از قوّت جوانى سستى و پيرى. خلق كند هر چه را كه خواهد؛ و اوست داناى توانا. 55- و روزى كه برپا شود قيامت قسم خورند گناهكاران اينكه: درنگ نكردند در دنيا به جز ساعتى؛ (چون گناهكاران، طول روز قيامت را ببينند عمر خود را در دنيا ساعتى پندارند). اينچنين بودند در عادت خلاف گويى. 56- و آن كسانى كه دانش و ايمان داده شدند گويند به ايشان كه: البته مدت درنگ شما موافق كتاب خدا تا روز برانگيختن است. اين است آن روز انگيزش كه انكار مىكرديد و ليكن شما نادان بوديد. 57- پس در آن روز سود ندهد آنان را كه ستم كردند عذرخواهى ايشان و كسى هم طلب خوشنودى ايشان و زوال مشقت از ايشان نكند. 58- و در حقيقت آورديم براى مردم در اين قرآن از هر مثلى. و اگر بياورى تو اى پيغمبر! برايشان آيتى، گويند آنان كه كافرند: نيستيد شما مؤمنين مگر بر راه خطا و باطل. 59- اينچنين علامت گذارد خدا بر دلهاى آن كسانى كه به نادانى ماندند. 60- پس صبر كن اى پيغمبر! كه البته وعده خدا به پيروزى تو و نشر دينت راست است؛ و نبايد سبك كند تو را رفتار آنان كه اهل يقين نيستند. و تكذيب و ايذاى اهل شك و ضلالت باعث فتور و سستى تو در دعوت نشود.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 410