responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود    جلد : 1  صفحه : 419


7- و يادآور اى پيغمبر! وقتى را كه گرفتيم از پيغمبران عهد و پيمان در رساندن اوامر ما به امتان. و گرفتيم آن پيمان را از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم. و گرفتيم از ايشان پيمانى سخت و محكم.
8- تا سؤال كند خدا راستگويان را از راستى و درستى ايشان در عهد و پيمان در انجام وظيفه‌شان. و آماده كرده است خدا براى كافران عذابى را كه دردناك است.
9- اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! ياد كنيد نعمت خدا را بر شما چون براى جنگ با شما لشكرهاى كفار آمدند و فرستاديم بر ايشان باد را و فرستاديم لشكرهايى را كه نمى‌ديديد آنها را. (سال پنجم هجرت، جنگ خندق شد؛ چون احزاب مختلف از يهود و مشركين دست به دست هم دادند و بيش از ده هزار مرد جنگى فراهم كردند، پيغمبر در كيفيت جنگ با اصحاب خود مشورت نمود. سلمان گفت: خارج از مدينه در جبهه جنگ، خندق بكنند؛ كندند. پيغمبر با سه هزار تن پشت خندق اردو زدند، اين جنگ مدتى طول كشيد بالاخره خدا باد تند سردى فرستاد كه دشمن را بيچاره كرد و فرشتگانى فرستاد كه آنها را ترساندند فرار كردند) و خدا به آنچه مى‌كنيد بيناست.
10- ياد كنيد وقتى را كه آمدند لشكر دشمن از بالاى وادى شما كه «بنى غطفان» يهود بودند. و از پايين‌تر وادى شما كه مشركين قريش از مكه به سركردگى ابو سفيان بودند.
و كژ و خيره شد چشمهاى شما به دشمن از ترس. و رسيد دلهاى شما به حنجره‌ها و گمان برديد به خدا در مقدراتش گمانهاى مختلف.
11- آنجا امتحان شدند مؤمنين و لرزيدند از ترس دشمن لرزيدنى سخت.
12- وقتى كه گفتند منافقان و آن كسانى كه در دلهاى ايشان مرض بود: وعده يارى نداد ما را خدا و رسول او مگر وعده فريب و گول.
13- و ياد كنيد وقتى را كه گفتند طايفه‌اى از منافقان: اى اهل مدينه! نيست جاى ماندن شما در لشكرگاه پيغمبر؛ برگرديد به شهر. و مى‌ترساندند ايشان را. و رخصت مى‌طلبيدند گروهى از منافقين از پيغمبر براى برگشتن، مى‌گفتند كه: خانه‌هاى ما حفاظ ندارد ما برويم حفظ خانمان كنيم. و حال اينكه اينطور نبود؛ قصد نداشتند مگر گريختن.
14- و منافقين چنينند كه: اگر كفار داخل شوند بر منافقين از اطراف مدينه و فتنه كردن و مشرك شدن منافقين را خواهند اجابت كنند منافقين آنها را و مشرك شوند. ولى درنگ نكنند در مدينه مگر زمانى اندك.
15- و معاهده كرده بودند با خدا پيش از اين در روز جنگ احد كه برنگردانند پشتهاى خود را به جنگ و از آن شانه تهى نكنند و عهد با خدا را كه بسته‌اند از وفاى به آن سؤال خواهند شد.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود    جلد : 1  صفحه : 419
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست