نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 549
سوره ممتحنه مشتمل است بر سيزده آيه به نام خداوند بخشاينده مهربان 1- اى كسانى كه ايمان آوردهايد! دشمنان من و دشمنان ايمان خود را دوست نگيريد. مىافكنيد سوى ايشان دوستى را به مكاتبات؟! (چون «حاطب بن ابى بلتعه» كه يكى از مهاجرين بود توسط زنى كه از مدينه به مكه مىرفت نامهاى به اهل مكه نوشت و ايشان را از عزم پيغمبر به فتح مكه مطلع ساخت با آنكه پيغمبر مىخواست بىخبر بر اهل مكه درآيد. آن زن نامه را در ميان موى خود پنهان كرده روانه شد. جبرئيل پيغمبر را خبر داد. پيغمبر على- عليه السلام- را با چند تن پى نامه فرستاد. چون زن انكار كرد على- عليه السلام- تهديد به قتلش نمود. زن نامه را در اختيار على- عليه السلام- و همراهانش گذارد. ايشان آن نامه را به پيغمبر رساندند. «حاطب» عذرى از اين كار آورد. پيغمبر امر نمود از مسجد بيرونش كنند. چون در آن حال نگران پيغمبر بود امر به توبهاش فرمود توبه كرد اين آيه به طريق نصيحت نازل شد كه چرا دوستى كنيد با ايشان). و حال آنكه در حقيقت كافر شدند به آنچه آمد شما را از حق كه قرآن و متابعت پيغمبر است. بيرون مىكنند پيغمبر و شما را از مكه به سبب اينكه شما ايمان آورديد به خدا كه پروردگار شماست؛ دوستى با ايشان نكنيد. اگر شما بيرون آمدهايد از وطن خود به جهت جهاد در راه من و براى طلب رضاى من شما به پنهانى مى فرستيد به سوى ايشان دوستى را و من داناترم به آنچه پنهان داريد يا آشكار كنيد. و هر كه از شما چنين كند پس محققا گم كرده است او راه راست را و در خطر گمراهى واقع شود. 2- اگر دريابند شما را كفار، دشمنان شما باشند. و بگشايند به سوى شما دستها و زبانهاى خود را به بدى. و دوست دارند كه شما كافر شويد. 3- هرگز نفع نخواهد رسانيد شما را خويشان و نه فرزندان شما در روز قيامت. جدايى افكند خدا ميان شماها در آن روز و خدا به آنچه مىكنيد بيناست. 4- البته شما را به ابراهيم و ايمان داران با او اقتدا و تبعيّتى است نيكو؛ چون گفتند به قوم خود كه: ما بيزاريم از شما و آنچه عبادت مىكنيد غير از خدا نگرويم به شما و ظاهر است ميان ما و شما دشمنى و خشم هميشه تا ايمان بياوريد به خداى يگانه چنين گفتار و رفتار سزاوار است كه شما از ايشان بياموزيد و بيزارى جوييد از كسانى كه هم مرام شما در دين نيستند مگر قول ابراهيم را كه براى پدرش گفت (آزر عمويش بود چون او ابراهيم را پرستار بود پدرش مىخواند) كه: آمرزش مىطلبم البته براى تو؛ ولى نمىتوانم دفع عذاب خدا را از تو كه بتپرست هستى بكنم. اين گفتار ابراهيم را شما عمل نكنيد كه براى خويشان مشرك خود آمرزش خواهيد. (چون ابراهيم را در اين كار عذرى بود كه ابراهيم طلب آمرزش از خدا براى آزر نكرد مگر نظر به وعدهاى كه داده بود آزر به ابراهيم كه خداپرست شود. چون ابراهيم ديد كه او خلف وعده كرده ديگر بيزارى جست از او.) ابراهيم و امتش چون اظهار بيزارى كردند از قوم مشرك خود گفتند: اى پروردگار! ما بر تو توكل كرديم و به سوى تو روى آورديم و به سوى تو است بازگشت همه. 5- اى پروردگار ما! مگردان ما را آزمايشى براى آنان كه كافرند، كه آنها از ابتلاء ما به بلايى خرسند شوند؛ و گمان برند كه: ما بر باطليم كه مبتلا شديم. و بيامرز ما را اى پروردگار ما! كه البته تو خود عزيز درستكارى.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 549