responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود    جلد : 1  صفحه : 568


35- نيست براى او امروز در اينجا خويشى كه فريادش رسد.
36- و نه براى او خوراكى است؛ مگر از خون و چركى كه از اعضاى بدن دوزخيان مى‌رود.
37- نمى‌خورند آن خون و چرك را مگر گناهكاران.
38- نه چنين است كه مشركين مى‌گويند: سوگند به آنچه مى‌بينيد از آثار قدرت.
39- و به آنچه نمى‌بينيد از اسرار الوهيّت.
40- البته قرآن گفتار پيغام گذارى است بزرگوار كه پيغمبر بر حق است.
41- نه آنكه آن قرآن سخن شاعرى باشد؛ چنانچه مشركين گويند. اندكى از شما تصديق مى‌كنيد قرآن را.
42- و نيست قرآن سخن كسى كه كاهن و غيبگو باشد؛ چنانچه به او نسبت دهند. اندكى از شما متذكّر مى‌شود.
43- قرآن فرستاده‌اى است از پروردگار عالميان.
44- و اگر محمد- صلّى اللَّه عليه و آله- پاره‌اى از سخنان را به ما دروغ بندد،
45- البته بگيريم ما او را به قبضه قدرت خود.
46- و قطع مى‌كنيم رگ دلش را و او را هلاك كنيم.
47- و نيست از شما هيچ كس كه از او منع هلاكت كند.
48- و قرآن پندى است براى پرهيزكاران.
49- و ما مى‌دانيم كه بعضى از شما تكذيب مى‌كند آن را.
50- قرآن حسرتى است بر كافران، وقتى كه ثواب و بهره مؤمنين را بينند.
51- و البته قرآن درست و بى‌شك است.
52- پس تسبيح كن اى پيغمبر به نام پروردگار خود كه بزرگ است آن.
سوره معارج‌
مشتمل است بر چهل و چهار آيه در مكه نازل شده است به نام خداوند بخشاينده مهربان‌
1- خواست سؤال كننده‌اى عذابى را كه فرود آيد،
2- براى كافران. (چون روز غدير پيغمبر، على- عليه السلام- را به خلافت نصب كرد «حارث بن نعمان» از قبيله خود بر شتر نشست تا نزد پيغمبر فرود آمد، به پيغمبر گفت: هر چه گفتى گردن نهاديم؛ اين همه بس نبود كه على را هم خليفه كردى؟ فرمود: به امر خدا كردم. او گفت:
خدايا! اگر چنين است بر ما سنگ ببار. سنگى از آسمان بر سرش آمد و هلاك شد. آن گاه اين آيه نازل شد.) نيست براى آن عذاب رفع كننده‌اى.
3- از خدايى كه خداوند درجات آسمانهاست.
4- بالا مى‌روند ملائكه و جبرئيل به محل فرمان خدا براى گرفتن دستور و اجراى اوامر در قيامت در روزى كه مقدار آن پنجاه هزار سال است.
5- پس صبر كن اى پيغمبر! صبر نيكو.
6- البته كافران دور بينند قيامت را.
7- و ما نزديك مى‌بينيم آن را.
8- روزى كه آسمان مانند مس گداخته شود.
9- و كوه‌ها متلاشى در هوا چون پشم، زده گردد.
10- و نپرسد خويشى از احوال خويشى. كه هر كس گرفتار كردار خود باشد.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود    جلد : 1  صفحه : 568
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست