responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود    جلد : 1  صفحه : 594


15- اما آدمى چون بيازمايد او را پروردگارش به شكر نعمت، و او را نعمت دهد و تمام اسباب وسعت و پيشرفت را براى او فراهم آورد، گويد: پروردگار من مرا اكرام كرد و سزاوار بودم كه چنين كند.
16- و اما چون بيازمايد او را به صبر، و تنگ كند بر او روزى را، گويد: پروردگار من خوار كرد مرا.
17- نه چنان است كه اكرام و اهانت به تنگدستى و نعمت باشد. اين دو به مقتضاى حكمت است؛ بلكه خوار كنم شما را چون معصيت كنيد كه گرامى نداريد يتيم را.
18- و تحريص نمى‌كنيد خود را بر طعام دادن درويشان.
19- و مى‌خوريد ميراث را خوردن بسيار بدون ملاحظه حقوق ديگران.
20- و دوست مى‌داريد مال دنيا را دوستى بسيار.
21- نه چنان است؛ چون زمين از كوه‌ها و بناها خرد شود تا صاف گردد.
22- و بيايد حكم پروردگار تو و فرشتگان صفى بعد از صفى.
23- و آورده شود جهنم، در آن روز متذكّر مى‌گردد انسان. و از كجا باشد براى او تذكّر و چه فايده دارد؟!
24- مى‌گويد انسان: اى كاش من پيش مى‌فرستادم چيزى براى زندگانى امروز خود و عمل خيرى كرده بودم.
25- عذاب نكند احدى در دنيا احدى را مثل عذاب خدا در آن روز.
26- و بند نكند احدى در دنيا احدى را مثل بند كردن خدا در آن روز، كه در زنجيرهاى آتشين، گنهكاران را ببندد.
27- در دم مرگ، خدا به دوستانش چنين خطاب كند كه: اى نفس آرام گرفته به ذكر من و فارغ از غير بوده به شكر من!
28- برگرد به سوى پروردگار خود در حالتى كه به پسندى آنچه را كه به تو دهند و پسنديده هم باشى تو نزد خدا به عملى كه كردى.
29- و داخل شو در زمره بندگان من.
30- و داخل شو به بهشت من.
سوره بلد
مشتمل است بر بيست آيه در مكه نازل شده به نام خداوند بخشاينده مهربان‌
1- قسم ياد مى‌كنم به اين شهر مكه و چگونه قسم ياد نكنم.
2- و حال اينكه فرود آمده‌اى تو به اين شهر و وطن تو است، و شرافت و لياقت دارد براى قسم.
3- و قسم به پدر، (يعنى: آدم أبو البشر و ذريّه او از انبياء و اوليا و اتباع ايشان)
4- كه آفريديم آدمى را در سختى و رنج (از ظلمت رحم و صعوبت ولادت و ناتوانى شيرخوارگى و زحمت استاد و مشقّت تكليف و شدايد دنيا، كه روزى بدون ريزش بلا نگذرد و شامى بدون شآمت غصه صبح نگردد. با اين ساختمان كه توسرى‌خور دوران است با خداوند در ستيزه و طغيان است).
5- آيا پندارد انسان كه: قادر نباشد بر او احدى؟
6- مى‌گويد: هلاك كردم و ضايع نمودم مالى انبوه در راه مخاصمه با پيغمبر. (گويند:
مراد از گوينده اين سخن وليد بن مغيره است).
7- آيا پندارد كه: كسى او را نديده؟ خدا ديده و جزايش خواهد داد.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود    جلد : 1  صفحه : 594
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست