responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : بروجردى، محمدابراهيم    جلد : 1  صفحه : 410


بهمراهى يوسف دو جوان ديگر هم بزندان افتادند بيوسف گفتند يكى از ما خواب ديده كه براى شراب انگور مى‌افشرم و ديگرى ديده است كه طبقى از نان روى سرم ميبرم و مرغهاى هوا از آن نان‌ها ميخورند چون ترا از نيكوكاران و دانشمندان مى‌بينيم از تعبير اين خوابها ما را آگاه كن (36)
يوسف گفت پيش از آنكه غذاى شما را بياورند و تناول كنيد شما را از تعبير خوابتان آگاه ميسازم از آن رو كه خداوند اين علم را بمن آموخته است و من آئين مردمى را كه بخدا ايمان نياورده و بآخرت هم عقيده ندارند ترك كرده‌ام (37)
و از مليت و آئين پدرانم ابراهيم و اسحق و يعقوب پيروى ميكنم كه نبايد هيچيك از ما چيزى را با خدا شريك كنيم و اين خود از فضل و كرم خداوند است بر ما و همه مردم ولى بيشتر مردم ناسپاس بوده و شكر اين نعمت و فضيلت را نميگذارند (38)
اى دو مصاحب و رفيق هم بند و زندان من آيا ارباب انواع و خدايان متفرقه كه فاقد حقيقت هستند بهتر و در نظام خلقت مؤثرترند يا خداى يگانه قاهر و غالب بر همه ممكنات و قواى عالم وجود؟ (39)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : بروجردى، محمدابراهيم    جلد : 1  صفحه : 410
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست