بپاداش صبر و بردبارى كه در مقابل مسخرگى و خندههاى شما كردهاند من امروز ايشان را برستگارى ميرسانم (111) خطاب بكافران ميشود بحساب سال و ماه چه مدتى در روى زمين درنگ كرده بوديد (112) ميگويند يك روز يا جزئى از يك روز ماندهايم و بخوبى نميدانيم از فرشتگان كه حساب توقف ما را داشتند سؤال كنيد (113) خداوند ميفرمايد اگر از حال خود مطلع و آگاه بوديد ميدانستيد چه مدتى در دنيا بودهايد (114) آيا شما گمان ميكنيد كه ما شما را عبث و بيهوده خلق كرده و ديگر بسوى ما بازگشت نداريد؟ (115) خداوند برتر از آنست كه كار لغو بيهودهاى بكند و جز آن خداى بخشنده عرش خدايى نيست (116) و هر كه با خداى يكتا ديگرى را بخدايى بخواند دليل و مدركى بر گفتار بىپاى خود ندارد و نتيجه رسيدگى بحساب او با خداست و محققا كافران رستگار نميشوند (117) و تو اى رسول گرامى دعا كن و بگو پروردگارا بيامرز و ببخشاى كه تو بهترين بخشندگانى (118)