و اگر بخشايش پروردگارم نبود من هم اكنون در آتش جهنم حاضر بودم (57) آيا ديگر براى ما مرگ و فنايى هست؟ (58) جز همان مرگى كه در دنيا ديديم و آيا ديگر هيچ رنج و عذابى داريم؟ (59) اين همان سعادت و رستگارى بزرگ است كه انتظار داشتيم (60) براى نيل بچنين سعادت مردم كار آمد بذل جهد و كوشش مينمايند (61) آيا اين قرارگاه عالى بهتر است يا درخت زقوم جهنم (62) كه ما آن را وسيله امتحان و ابتلاى ستمكاران گردانيديم (63) و آن زقوم درختى است كه از بن دوزخ سر برآورده (64) ميوه آن از پليدى چون سرهاى شياطين است (65) دوزخيان از ميوههاى زقوم ميخورند و شكم خويش را پر ميسازند (66) پس از خوردن آن ميوهها آبى از حميم سوزان جهنم مينوشند (67) و دوباره بازگشت ايشان بدوزخ است (68)