چون دو فرشته رقيب و عتيد مأموران نوشتن اعمال خير و شر از طرف راست و چپ مراقب او بنشستهاند (17) سخنى بزبان نياورده جز آنكه همان دم رقيب و عتيد بر نوشتن آن آمادهاند (18) و هنگام بيهوشى و سختى مرگ بحق و حقيقت فرا رسيد آرى همان مرگى بود كه از او دورى ميجستيد (19) و آن گاه در صور بدمند و بدون شك صدا كنند كه اينست روز وعدهگاه خلق (20) و هر نفسى را فرشتهاى براى حساب بمحشر كشاند و فرشتهاى بر نيك و بدش گواهى دهد (21) و تو از اين روز سخت در غفلت بودى تا آنكه ما پرده از كارت برانداختيم و چشم بصيرتت بيناتر گرديد (22) و فرشته قرين وى بدو گويد اين همان اعمالى است كه نزد من براى امروز تو محفوظ است (23) و خطاب رسد بمحمد (ص) و على امروز هر كافر معاند را در دوزخ بيفكنيد (24) همان كافرى كه در دنيا از هر كار خير مانع ميگشت و بحق امير المؤمنين ستم ميكرد و در كار خدا و قيامت در شك بود (25) آن كافر مشرك كه با خداى يكتا خداى ديگرى جعل كرد او را امروز در عذاب سخت جهنم در افكنيد (26) آن گاه قرين او شيطان گويد خدايا من او را بطغيان و عصيان نكشيدم بلكه او خود در ضلالت دور از اطاعت و سعادت افتاد (27)