82- و نيز بعضى از ديوان را [در خدمتش گماشتيم] كه به سود او در دريا غواصى مىكردند و [يا] به كارهاى ديگرى مىپرداختند [1]؛ و آنها را [از تمرد] حفظ مىكرديم، 83- و ايوب را [به ياد آر] [2]، آن گاه كه پروردگارش را ندا داد كه: سختى و گزند به من روى آورده است و تو مهربانترين مهربانانى. 84- درخواستش را پذيرفتيم و مشكلاتى را كه داشت از ميان برداشتيم و خانواده [از دست رفته] اش را دو چندان به او باز داديم، به عنوان رحمتى از جانب ما و تذكرى براى عبادت پيشگان. 85- و اسماعيل و ادريس و ذو الكفل [3] را [به ياد آر] كه همه از شكيبايان بودند. 86- و آنان را مشمول رحمت خود قرار داديم، زيرا در زمره شايستگان بودند. 87- و يونس [4] را [به ياد آر]، آن گاه كه [به جاى صبر و پايدارى] خشمناك [از ميان قوم خود] رفت و تصور مىكرد كه ما بر او سخت نخواهيم گرفت، [اما موقعى كه به كام نهنگ فرو رفت] [5] در دل تاريكيها ندا داد كه: معبودى جز تو نيست، تو را تقديس مىكنم و من ستمكار بودهام. 88- درخواستش را اجابت كرديم و از اندوه نجاتش داديم؛ و اهل ايمان را اين گونه [از بلا] نجات مىدهيم. 89- و زكريا را [به ياد آر]، آن گاه كه پروردگارش را ندا داد كه: پروردگارا، مرا تنها [و بىفرزند] [6] وامگذار، و [در هر حال] تو خود بهترين وارثانى. 90- درخواستش را پذيرفتيم و يحيى را به او بخشيديم و همسرش را [كه نازا بود] شايسته [بارورى] گردانيديم [7]؛ آنها در نيكويىها شتاب مىورزيدند و با اميد [به رحمت] و ترس [از عذاب] ما را [به نيايش] مىخواندند، و در قبال ما فروتن بودند. [1]- شرح كارهاى مختلف آنها در آيه 13 سبأ (34) آمده است. [2]- براى توجيه افزوده، به آيه 41 ص (38) توجه فرماييد. [3]- هويت ذو الكفل بروشنى مشخص نيست، همين قدر روشن است كه يكى از پيامبران بنى اسرائيل بوده است؛ بعضى هم معتقدند كه ذو الكفل لقب الياس است. [4]- «ذو النون» و «صاحب الحوت» كه در آيه 48 قلم (68) آمده است، مترادفند و هر دو لقب يونس است. [5]- شرح ماجراى يونس كه توسط نهنگ بزرگى بلعيده شده و نجات يافت، در آيات 139- 148 صافات (37) آمده است. [6]- بيان واضحتر زكريا را در آيات 4- 6 مريم (19) ملاحظه فرماييد. [7]- براى توجيه افزودهها، به آيه 8 مريم (19) توجه فرماييد.