responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على    جلد : 1  صفحه : 367


سوره شعراء مكّى‌
، 227 آيه‌
به نام خداوند بخشنده مهربان‌
1 طا، سين، ميم. اين حروف رمزهايى ميان اللَّه و رسول اوست. و اين كتاب مركب از همين حروف است لكن احدى توان آوردن مانند آن را ندارد. اين كتاب داراى محكمات و اين گونه متشابهات است. و سوگند به طور سينا و مكه، و سوگند به طوبى و سدره و محمّد (ص) كه،
2 اين سوره آيات اين كتاب روشن و روشنگر است.
3 شايد تو مى‌خواهى خود را هلاك كنى از اين كه آنها ايمان نمى‌آورند!
4 اگر بخواهيم از آسمان نشانه‌اى (برهانى الزام‌آور يا عذابى خواركننده) بر آنها فرو مى‌فرستيم تا گردن‌هاى آنها در برابر آن (به اجبار) خاضع گردد.
5 و هيچ وسيله تذكر تازه‌اى (مانند سوره يا موعظه يا معجزه‌اى) از جانب خداى رحمان به آنها نمى‌رسد مگر آنكه همواره از آن روى گردانند.
6 پس حقّا كه (آيات ما را) تكذيب كردند، پس به زودى خبرهاى آنچه كه به آن استهزا مى‌كردند به آنها خواهد رسيد (در برزخ يا قيامت وعده‌ها را مى‌فهمند).
7 و (با اين همه اصرار بر تكذيب) آيا به اين زمين ننگريستند كه چه بسيار در آن از هر صنفى نيكو و گرامى (از گياهان و درختان) رويانيديم؟!
8 همانا در اين (روياندن) نشانه‌اى است (بر توحيد و قدرت و رحمت ما) اما بيشترشان (به اقتضاى پليدى فطرت) ايمان‌آور نبوده و نيستند.
9 و همانا پروردگار تو غالب و مقتدر (بر انتقام و كيفر) و مهربان است (كه مهلت مى‌دهد).
10 و (به ياد آر) هنگامى كه پروردگارت موسى را ندا درداد كه برو سراغ گروه ستمكاران؛
11 قوم فرعون، (عجبا) آيا پروا نمى‌كنند؟!
12 گفت: پروردگارا، به راستى مى‌ترسم مرا تكذيب كنند.
13 و سينه‌ام تنگى مى‌كند و زبانم (در گفتار) روان نيست، پس (فرشته وحى را) به سوى هارون فرست (تا او را ياور من كنى).
14 و آنها را بر عهده من جرمى است (فردى از آنها را كشته‌ام) پس مى‌ترسم مرا (پيش از اداء رسالت) بكشند.
15 گفت: چنين نيست، پس شما دو نفر آيات ما را ببريد، به يقين ما همراه شما (دو نفر و فرعونيان) كاملا شنونده‌ايم.
16 پس به نزد فرعون رفته، بگوييد: همانا ما فرستاده پروردگار جهانيانيم.
17 (با اين پيام) كه بنى اسرائيل را با ما بفرست (تا به سوى شام موطن اصلى خود برويم).
18 فرعون گفت: آيا ما تو را در حال كودكى در ميان خود نپرورديم؟ و ساليانى از عمرت را در ميان ما درنگ نكردى؟
19 و كردى آن كار آن چنانى را كه كردى (مردى را كشتى) در حالى كه از كفران‌كنندگان (نعمت‌هاى ما) بودى!

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على    جلد : 1  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست