responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على    جلد : 1  صفحه : 566


43 در حالى كه چشمانشان فرو افتاده، ذلت و خوارى وجودشان را فرا گيرد، و همانا (در دنيا) به سجده (خدا) دعوت مى‌شدند در حالى كه سالم بودند.
44 پس مرا با كسانى كه اين حديث را (قرآن را) تكذيب مى‌كنند واگذار، كه به زودى آنها را تدريجا (به سوى عذاب و شقاوت ابدى) از آنجا كه نمى‌دانند نزديك مى‌كنيم.
45 و من به آنها مهلت مى‌دهم (تا شقاوتشان به كمال رسد) و همانا كيد و تدبير من محكم و استوار است.
46 آيا از آنان (براى رسالت خود) مزدى مى‌طلبى تا آنها از غرامت گرانبار باشند؟!
47 يا آنكه غيب نزد آنهاست (علم لوح محفوظ يا مغيبات اشيا) پس (از روى آن) مى‌نويسند (و بر شرك و فسق خود استدلال مى‌كنند و از تو بى‌نياز مى‌شوند)؟
48 پس بر فرمان پروردگارت صبر كن (و در هلاك آنان مشتاب) و همانند (يونس) صاحب ماهى مباش آن گاه كه با دلى پراندوه (در شكم ماهى خدا را) ندا درداد.
49 اگر نه اين بود كه نعمتى از جانب پروردگارش (توفيق، قبول توبه و ولايت معنوى) او را دريافت، همانا (از شكم ماهى) ملامت‌شده و مطرود به صحرايى بى‌گياه افكنده مى‌شد (ولى مشمول رحمت گشت و با كمال حرمت افكنده شد).
50 پس پروردگارش او را (به تجديد وحى و الطاف خاصه) برگزيد و از شايستگانش قرار داد.
51 و حقيقت اين است كه كسانى كه كفر ورزيده‌اند هنگامى كه اين ذكر (قرآن را) شنيدند نزديك بود تو را به (نحوست) چشمانشان بلغزانند! و (به خاطر عجز از درك قرآن درباره آورنده آن) مى‌گويند: او ديوانه است.
52 در حالى كه اين (پيامبر و اين قرآن) چيزى جز مايه تذكرى براى جهانيان نيست.
سوره حاقّه مكّى‌
، 52 آيه‌
به نام خداوند بخشنده مهربان‌
1 آن ساعت، و آن حادثه واقع شدنى، و آن امور و احوال مسلّم الوقوع كه نامش حاقّه است،
2 چيست حقيقت آن حاقّه؟ (چه حادثه بزرگ و هولناك و طولانى است!)
3 و چه آگاهت كرد كه حاقّه چيست؟! (نمى‌توانى به حقيقت آن پى ببرى. آن حادثه كوبنده‌اى است.)
4 ثمود (قوم صالح) و عاد (قوم هود) آن حادثه كوبنده را تكذيب كردند.
5 اما قوم ثمود به سبب طغيانشان با عذابى متجاوز از حد، هلاك شدند.
6 و اما قوم عاد به واسطه تندبادى سرد و غرّان و سركش به هلاكت رسيدند.
7 (بادى كه خداوند) آن را به مدت هفت شب و هشت روز نحس و پى در پى بر آنان مسلط نمود، و (اگر آنجا بودى) آن گروه را بر زمين افتاده مى‌ديدى، گويى تنه‌هاى نخل تو خالى و از جا كنده‌اند.
8 پس آيا از آنها هيچ باقى‌مانده‌اى مى‌بينى؟!

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على    جلد : 1  صفحه : 566
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست