اصطلاحات ضبط (نشانههايى كه در بالا يا زير كلمات نهاده شده) صفر گرد () بالاى حرف علّه نشانه زائد بودن آن حرف است، و آن حرف نه در حال وصل و نه در حال وقف خوانده نمىشود، مانند: يَتْلُوا صُحُفاً. أُولئِكَ. مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ. صفر مستطيل قائم () بالاى الفى كه بعد از آن متحرّك است نشانه زائد بودن آن است در حال وصل نه در حال وقف، مانند: أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ. لكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي. سر حاء كوچك () بالاى هر حرفى نشانه سكون آن حرف است و نيز اين كه آن حرف «اظهار» مىشود به شيوهاى كه گويى زبان آن را مىكوبد، مانند: مِنْ خَيْرٍ. وَ يَنْأَوْنَ عَنْهُ. لَقَدْ سَمِعَ. أَ وَعَظْتَ. وَ خُضْتُمْ. عارى بودن حرف از نشانه سكون با گذاشتن تشديد بر حرف بعد نشانه ادغام كامل حرف اوّل در حرف دوم است، مانند: أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما. يَلْهَثْ ذلِكَ. وَ قالَتْ طائِفَةٌ. وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ. و عارى بودن حرف از سكون با عدم تشديد حرف بعدى نشانه ادغام ناقص اول در دوم است، مانند مَنْ يَقُولُ. مِنْ والٍ. فَرَّطْتُمْ. بَسَطْتَ. يا نشانه اخفاء آن، پس نه «اظهار» مىشود تا زبان آن را بكوبد و نه «ادغام» مىشود تا به جنس حرف بعدى بدل گردد، مانند: مِنْ تَحْتِهَا. مِنْ ثَمَرَةٍ. إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ. ميم كوچك (م) بجاى حركت دوم از تنوين يا بالاى نون ساكن بجاى سكون با عدم تشديد باء بعدى نشانه بر بدل شدن تنوين يا نون به ميم دارد، مانند: عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ. جَزاءً بِما كانُوا. مُنْبَثًّا. تركيب دو حركت (دو ضمّه يا دو فتحه يا دو كسره) بدين سان: اٌ اً اٍ نشانه اظهار تنوين است، مانند: سَمِيعٌ عَلِيمٌ. وَ لا شَراباً إِلَّا. وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ. و دنبال هم آمدن آن دو حركت بدين سان: اٌ اً اٍ با تشديد بعدى نشانه ادغام كامل است، مانند: خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ. غَفُوراً رَحِيماً. وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ