نسىء (يعنى ماهى را تغيير و تبديل كردن به ماهى ديگر و حكم ماه حرامى را در هر سه سال، سالى ده روز به ماهى متأخر انداختن كه بدعت زمان جاهليت بود) افزايش در كفر است كه كافران را بدان به جهل و گمراهى كشند، سالى ماه حرام را حلال مىشمرند و سالى ديگر حرام تا بدين وسيله با عده ماههايى كه خدا حرام كرده سازگارى و برابرى داشته باشند و حرام خدا را حلال گردانند. اعمال زشت آنها در نظرشان زيبا نمود، و خدا هرگز كافران را هدايت نخواهد كرد. (37) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، جهت چيست كه چون به شما امر شود كه براى جهاد در راه خدا بىدرنگ خارج شويد (چون بار گران) به خاك زمين سخت دل بستهايد؟ آيا راضى به زندگانى دنيا عوض آخرت شدهايد؟ در صورتى كه متاع دنيا در پيش عالم آخرت اندكى بيش نيست. (38) اگر بيرون نشويد خدا شما را به عذابى دردناك معذب خواهد كرد و قومى ديگر به جاى شما برمىگمارد و شما به خدا زيانى نمىرسانيد، و خدا بر هر چيز تواناست. (39) اگر شما او را (يعنى رسول خدا را) يارى نكنيد البته خداوند او را يارى كرد هنگامى كه كافران او را كه يكى از دو تن بود (از مكه) بيرون كردند، آن گاه كه در غار بودند (و خدا بر در غار كوه پرده عنكبوتان و آشيانه كبوتران گماشت تا دشمنان كه به عزم كشتنش آمده بودند او را نيافتند) و آن گاه كه او به رفيق و همسفر خود (ابو بكر كه پريشان و مضطرب بود) مىگفت: مترس كه خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر خود را بر او فرستاد و او را به سپاه و لشكرهاى غيبى خود كه شما آنان را نديديد مدد فرمود و نداى كافران را پست گردانيد و نداى خداست كه مقام بلند دارد، و خدا را كمال قدرت و دانايى است. (40)