و آنان كه آنچه وظيفه بندگى و ايمان است به جاى آورده و باز از اين كه (روزى) به خداى خود رجوع مىكنند دلهاشان ترسان است. (60) چنين بندگانى تعجيل در خيرات مىكنند و اينان هستند كه به كارهاى نيكو سبقت مىجويند. (61) و ما هيچ نفسى را بيش از وسع و توانايى او تكليف نمىكنيم و نزد ما كتابى است (از لوح محفوظ الهى) كه آن كتاب سخن به حق گويد و به هيچ كس هرگز ستم نخواهد شد. (62) بلكه دلهاى كافران از اين (كتاب حق) در جهل و غفلت است و اعمالى كه اين كافران عامل آنند غير اعمال آن اهل ايمان است (كه در آيات سابق ذكر شد). (63) (اين كافران به همين كردار بد مشغولند) تا آن گاه كه ما متنعّمان آنها را به عذاب بگيريم در آن حال فرياد آنها بلند شود. (64) (و ما فرماييم كه) امروز فرياد مكنيد، كه از ما به شما هيچ مدد و يارى نخواهد رسيد. (65) زيرا همانا آيات من بر شما تلاوت مىشد و شما واپس مىرفتيد (و بر كفر مىافزوديد). (66) در حالتى كه به هذيان و افسانههاى شبانه خود (از شنيدن كلام خدا) تكبر و دورى مىكرديد. (67) آيا در اين سخن (خدا و قرآن بزرگ) فكر و انديشه نمىكنند (تا حقانيت آن را درك كنند) يا آنكه كتاب و رسول تنها بر اينان آمده و بر پدران پيشين آنها نيامده؟ (68) يا آنكه اينان رسول خود را نشناختهاند كه او را انكار و تكذيب مىكنند. (69) يا آنكه مىگويند كه اين رسول را جنونى عارض شده (كه دعوى رسالت مىكند)؟ (چنين نيست) بلكه دين حق را بر آنها آورده و ليكن اكثر آنها از حق روگردان و متنفرند. (70) و اگر حق تابع هواى نفس آنان شود همانا آسمانها و زمين و هر كه در آنهاست فاسد خواهد شد. (و كافران از جهل نسبت جنون به رسول ما دادند؛ چنين نيست) بلكه ما اندرز قرآن بزرگ را بر آنها فرستاديم و آنان از اين اندرز خود اعراض كنند. (71) مگر تو از اين امت خرج و مزد رسالت مىخواهى؟ (هرگز!) مزدى كه خدا به تو دهد (از هر چيز) بهتر است، كه خدا بهترين روزى دهنده است. (72) و البته تو خلق را به راه راست مىخوانى. (73) و ليكن آنان كه به آخرت ايمان نمىآورند از آن راه راست برمىگردند. (74)