و آنان كه ايمان آورده و نيكوكار شدند البته ما هم گناهانشان را محو و مستور كنيم و بهتر از آن اعمال نيكشان به آنها پاداش دهيم. (7) و ما به آدمى سفارش كرديم كه در حق پدر و مادر خود نيكى كند، و اگر آنها (خود مشرك باشند و) كوشند تا تو به من (كه خداى يگانهام) از روى جهل و نادانى شرك آورى هرگز اطاعت امر آنها مكن، كه رجوع شما به سوى من است و من شما را به پاداش هر عمل كه به جاى آوردهايد آگاه مىگردانم. (8) و آنان كه ايمان آورده و كار نيكو كردند آنان را البته (به بهشت) در صف صالحان (و رتبه نيكان) آريم. (9) و بعضى مردم (از راه نفاق) مىگويند: ما به خدا ايمان آورديم، و چون رنج و آزارى در راه خدا ببينند فتنه و عذاب خلق را با عذاب خدا برابر شمرند (يعنى همان قدر كه ترس عذاب خدا آنها را از كفر به ايمان مىخواند ترس عذاب مردم هم از ايمان به كفر مىكشد) و هر گاه ظفر و نصرتى از جانب خدايت (به مؤمنان) رسيد (آن منافقان) گويند: ما هم با شما (و هم آيين شما) بوديم. آيا خدا بر آنچه در دلهاى خلايق است داناتر نيست؟ (10) و البته خدا هم به احوال اهل ايمان داناست و هم از درون منافقان آگاه است. (11) و كافران به اهل ايمان گفتند: شما طريقه ما را پيروى كنيد (اگر به خطا رفتيد) بار خطاهاى شما را ما به دوش مىگيريم، در صورتى كه هيچ از بار گناهشان را به دوش نگيرند، آنها دروغ مىگويند. (12) و آنها علاوه بر بار سنگين گناهان خود بار گناهان هر كه را گمراه كردهاند نيز به دوش مىگيرند و روز قيامت از آنچه دروغ مىبستند سخت مؤاخذه مىشوند. (13) و همانا نوح را (به رسالت) به سوى قومش فرستاديم و او هزار سال پنجاه سال كم ميان قوم درنگ كرد، و چون همه ستمگر و ظالم بودند همه را طوفان هلاك فرا گرفت. (14)