(به آنان خطاب شود كه) چرا شما (در دفع عذاب) به يكديگر نصرت نمىكنيد؟ (25) بلكه در اين روز آنها همه سخت تسليم و ذليلند. (26) و در آن هنگامه برخى از آنان به بعضى ديگر رو نموده (يعنى مرءوسين با رؤسا) سؤال و جواب كنند. (27) گويند: شما بوديد كه از سمت راست (و چپ براى فريب) ما مىآمديد. (28) آنها جواب دهند (كه به ما مربوط نيست) بلكه شما خود ايمان نياورديد. (29) و ما بر شما تسلط و حجتى نداشتيم بلكه شما خودتان طاغى و سركش مردمى بوديد. (30) پس امروز بر همه ما وعده (انتقام) خدايمان حتمى است، و البته عذاب را خواهيم چشيد. (31) و ما شما را بدين سبب گمراه كرديم كه خود گمراه بوديم. (32) و در آن روز آنها همه در عذاب مشتركند. (33) ما چنين از بد كاران انتقام مىكشيم. (34) آنها بودند كه چون لا اله الّا اللَّه (كلمه توحيد) به ايشان گفته مىشد (از قبول آن) سركشى مىكردند. (35) و مىگفتند: آيا ما به خاطر شاعر ديوانهاى دست از خدايان خود برداريم؟! (36) (چنين نيست كه آنها پنداشتند) بلكه (محمّد صلى اللَّه عليه و آله پيغمبر بزرگى است كه براى تعليم و هدايت خلق عالم) با برهان روشن حق آمد و (حجت و معجزاتش) صدق پيغمبران پيشين را نيز اثبات كرد. (37) شما (كه او را تكذيب كرديد امروز) عذاب سخت و دردناك خواهيد چشيد. (38) و جز به كردارتان مجازات نمىشويد. (39) (امروز همه مسئولند) جز بندگان پاك برگزيده خدا. (40) آنان را (در بهشت ابد) روزى جسمانى و روحانى (بى حساب) معيّن است. (41) ميوههاى گوناگون بهشتى، و هم آنها (در آن عالم جاودانى) بزرگوار و محترمند. (42) در آن بهشت پر نعمت متنعّمند. (43) بر تختهاى عالى رو به روى يكديگر نشستهاند. (44) (حور و غلمان) با جام شراب طهور بر آنان دور مىزنند. (45) شرابى سپيد و روشن كه آشامندگان لذت كامل برند. (46) نه در آن مىخمار و دردسرى و نه مستى و مدهوشى است. (47) و در بزم حضورشان حوران زيبا چشمى است كه (جز به شوهر خود) به هيچ كس ننگرند. (48) گويى آن حوران (در سفيدى و لطافت) بيضه مكنونند [يعنى تخم شتر مرغ كه بسيار خوشرنگ است و شتر مرغ آن را با پر خويش مىپوشاند تا غبار بر آن ننشيند. (م)]. (49) در آنجا مؤمنان بعضى با بعضى به صحبت روى كنند. (50) يكى از آنها گويد: (اى رفيقان بهشتى) مرا (در دنيا) همنشينى (كافر) بود. (51)