به نام خداوند بخشنده مهربان 1 عبوس شد و روى برگرداند. 2 چون آن مرد نابينا به سراغش آمد. 3 تو چه مىدانى؛ شايد او پاكيزه شود. 4 يا اينكه به ياد خدا آيد و ذكر حق او را سود بخشد. 5 اما آن كسى كه احساس بىنيازى مىكند، 6 تو به او روى مىآورى. 7 در حالى كه اگر پاك نشود، گناهى بر تو نيست. 8 و اما آن كسى كه با كوشش به سراغ تو مىآيد. 9 و او از خدا مىترسد. 10 تو از او غافل مىشود. 11 نه چنين است؛ اين قرآن يادآورى است. 12 هر كسى خواهد از آن پند گيرد. 13 در صحيفههايى ارزشمند است. 14 بلندمرتبه و پاكيزه است. 15 به دست سفيران الهى. 16 كه گرامى و نيكوكارند. 17 مرگ بر اين انسان كه چه قدر ناسپاس است! 18 خداوند از چه چيز او را آفريده؟ 19 از نطفه و سپس اندازهگيرى كرد. 20 آنگاه راه را براى او آسان فرمود. 21 سپس او را ميراند و در قبرش كرد. 22 آنگاه هر زمان كه بخواهند، او را از قبر بيرون مىآورد. 23 نه چنين است؛ آنچه خدا به او فرمان داده انجام نمىدهد. 24 اين انسان نگاه به غذاى خود كند. 25 كه ما آب را از آسمان فروريختيم. 26 آنگاه زمين را شكافتيم. 27 سپس در آن دانهاى رويانديم. 28 و درخت انگور و سبزيجات. 29 و زيتون و درخت خرما. 30 و باغهاى پردرخت. 31 و انواع ميوه و چراگاه. 32 تا براى شما و چهارپايانتان وسيله بهرهگيرى باشد. 33 هنگامى كه آن صداى بلند بيايد. 34 روزى است كه انسان از برادر خود فرار مىكند. 35 همچنين از مادر و پدر خويش. 36 و نيز از زن و فرزند خود. 37 در آن روز هركس وضع خاصى دارد كه فقط به آن مىپردازد. 38 چهرههايى گشاده و نورانى است. 39 خندان و شادمانند. 40 و چهرههايى كدر و گرفته است. 41 غبار و سياهى آن را پوشانده است. 42 آنها همان كافران بدكارند.