نام کتاب : تاریخ اسلام در عصر امامت امام عسکری نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 16
است كه نيازمندان به آن حضرت مراجعه كرده و با خوشحالى
بازگشتهاند. «ابو يوسف» شاعر دوران متوكّل مىگويد:
خداوند در حال تنگدستى فرزندى به من عطا كرد. براى رفع
گرفتارى نامههايى به گروهى (از آشنايان) نوشتم و از آنان كمك خواستم. ولى با ناكامى
روبرو شدم. با خود گفتم: مىروم اطراف خانه ابو محمّد (ع) مىگردم، شايد خدا گشايشى
حاصل كند. داشتم گرد خانه مىگشتم، چون در برابر در قرار گرفتم، «ابو حمزه» در حالى
كه هميانى محتوى چهارصد درهم در دستش بود بيرون آمد و گفت: سرورم سفارش كرد اين مبلغ
را بر مولودت صرف كن.
نياز خود پيش حسن بن على (ع) بردم. با چوب دستى مقدارى
از زمين را كند. ظرف فلزّىاى را كه حدود پانصد دينار در آن بود، بيرون آورد و فرمود:
ابو هاشم! اين را بگير و ما را معذور بدار. [2]
2- از طريق وكلاى آن حضرت: «ابو جعفر عُمَرى»
مىگويد:
ابو طاهر بن بِلال [3] حج گزارد. در اين سفر ديد، على
بن جفعر انفاقهاى انبوه مىكند. پس از بازگشت، موضوع را بطور كتبى به امام حسن عسكرى
(ع) گزارش كرد.
امام (ع) در پاسخ نوشت: ما (براى اين منظور) دستور پرداخت
يك صد هزار دينار را به وى داديم. و چون خواستيم يك صد هزار دينار ديگر به او بدهيم،
براى حفظ موقعيّت ما از پذيرفتن آن خوددارى كرد. مردم، حقّ دخالت در امرى را كه ما
بدانان حق دخالت ندادهايم، ندارند. [4]
[2] - مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 431، الارشاد، ص
342
[3] - ابو طاهر، از عناصر نامطلوب دوران امام عسكرى و
امام زمان عليهالسّلام بود و به دروغ ادعاى وكالت از سوى آن حضرت راداشت. اموالى از
امام (ع) نزد وى بود كه از تحويل آن به محمّد بن عثمان، نايب خاص امام زمان خوددارى
كرد. از اين رو، شيعيان از او بيزارى جسته، وى را مورد لعن قرار دادند (ر. ك. الغيبة،
ص 245)