responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 167

خود را به رخ آن حضرت بكشد.

پس از حضور امام (ع) در كاخ، هارون با لحنى آميخته به غرور و تكبر پرسيد: اين قصر چگونه است؟ امام (ع) بدون درنگ و پروا فرمود: اين جايگاه فاسقان است. سپس اين آيه را تلاوت كرد:

(سَاصْرِفُ عَنْ آياتِىَ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ فِى الْارْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ انْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لايُؤْمِنُوبِها وَ انْ يَرَوْا سَبيلَ الرُّشْدِ لايَتَّخِذُوهُ سَبيلًا وَ انْ يَرَوْا سَبيلَ الْغَىِّ يَتَّخِذُوهُ سَبيلًا.) [1]

به زودى كسانى راكه در روى زمين بنا حق تكبّر مى‌ورزند از (ايمان به) آيات خود، منصرف مى‌سازم! آنها چنانند كه اگر هر آيه و نشانه‌اى را ببينند به آن ايمان نمى‌آورند؛ اگر راه هدايت را ببينند، آن را راه خود برنمى‌گزينند، و اگر راه گمراهى را ببينند، آن را راه خود انتخاب مى‌كنند.

هارون كه از پاسخ متعرّضانه امام (ع) و تطبيق آيه شريفه بر او سخت خشمگين شده بود با ناراحتى پرسيد: پس اين خانه از آن كيست؟ فرمود: پس از زمانى از آن شيعيان ماست، ولى (در شرايط فعلى) مايه فتنه و آزمايش ديگران است.

هارون باناراحتى گفت: (اگراز آن شيعيان است) پس چرا صاحبخانه آن را نمى‌گيرد؟

فرمود: در حال عمران و آبادى از صاحبش گرفته شده و تا زمانى كه آباد نگردد آن را پس نمى‌گيرد. [2]

موسى بن جعفر (ع) در اين برخورد با بيانات و تعبيرهاى مختلف و گويا، نه تنها صلاحيت هارون را براى امامت مسلمين نفى كرد، بلكه او را فاسق و غاصب خواند وبا تلاوت آيه شريفه و تطبيق آن بر هارون، او را از مستكبران روى زمين قلمداد كرد كه به آيات الهى ايمان ندارند؛ از صراط مستقيم حق روى برتافته راه گمراهى وضلالت در پيش گرفته‌اند.

· هارون روزى به موسى بن جعفر (ع) گفت: فدك را تحويل بگيريد تا من آن را به شما


[1] - اعراف (7)، آيۀ 146

[2] - بحارالانوار، ج 48، ص 138. علامه مجلسى در توضيح جمله آخر امام (ع) مى‌نويسد: «شايد منظور امام (ع) اين باشد كه مادامى كه امكان آباد كردن خانه وجود نداشته باشد، شيعه آن را پس نمى‌گيرد و هنوز زمان آن فرانرسيده است.»

نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 167
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست