از آنجا كه امامان عليهمالسّلام از سوى خداوند
مسؤوليّت رهبرى و هدايت و انذار امّت اسلامى را پس از رسول خدا (ص) بر عهده
داشتند، ناگزير نسبت به مسائل مختلف جامعه خويش از جمله مسائل سياسى نمىتوانستند
بىتفاوت و بدون موضع باشند.
بارزترين دليل اين مطلب، حساسيّت خلفاى اموى و عباسى
معاصر آنان نسبت به ايشان و موضعگيرى حادّ عليه آن بزرگواران است. اگر امامان (ع)
نسبت به مسائل سياسى جامعه خويش نظر نداشتند معنا نداشت خلفا از آنان اين همه بيم
داشته باشند و آنان را سرسختترين رقيبان و دشمنان خود بدانند. منشأ بيشتر
گرفتاريهاى اجتماعى و در نهايت شهادت ائمه (ع) همين مسأله مهمّ بود. اين سخن آنان
كه:
بيانگر اين حقيقت است كه امامان (ع) اساس و محور
تلاشها و رهنمودهاى سياسى جامعه خود بودند.
نكته در خور تأمل اينكه تلاشها و موضعگيريهاى سياسى
ائمه (ع) به خاطر اختلاف شرايط سياسى اوّلًا يكسان نبود و ثانياً بيشتر سرّى و
مخفيانه انجام مىگرفت؛ در نتيجه ماهيت و ابعاد آن براى بسيارى از افراد پوشيده و
ناشناخته مىماند.
زندگى و خط مشى سياسى امام كاظم (ع) از اين قاعده
كلّى مستثنى نبود. ما در اين درس، خط مشى سياسى آن گرامى را در برابر دستگاه خلافت
عباسى در دو محور «تقيّه» و «نفوذ» ترسيم مىكنيم.