نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 189
يعقوب در جريان قيام ابراهيمبن عبداللَّهبن حسن به
اتهام همكارى با وى به همراه گروهى ديگر دستگير شد و به زندان افتاد. با روى كار
آمدن مهدى، از جمله كسانى بود كه مشمول عفو عمومى او قرار گرفت. [1] او از اين پس
در صدد اين بود كه از طريق نفوذ در دستگاه خلافت و قبضه كردن حكومت مبارزه خود را
ادامه دهد و در اين راه موفقيّت خوبى كسب كرد و تا پست وزارت پيش رفت. [2]
يعقوب پس از استقرار در پست وزارت به تدريج علويان و
طرفداران زيدبنعلى را به دستگاه جذب، و مناصب حكومتى را به آنان واگذار كرد و از
اين طريق بر امور كشور مسلّط شد. [3]
عدهاى از اطرافيان و نزديكان مهدى كه از بنىاميّه
بودند از يعقوب نزدمهدى سعايت كردند و گفتند: شرق و غرب كشور اسلامى در دست يعقوب
و ياران اوست. كافى است با يك اشاره به ياران خود فرمان دهد تا يك روزه سلطنت تو
را سرنگون سازند. [4]
سعايتها و گزارشهاى پىدر پى عليه يعقوب، خليفه را
نسبت به وى بدبين كرد و سرانجام پس از يك آزمايش [5] و تأييد صحت گزارشهاى رسيده،
يعقوب را از مقام
[2] - در مورد چگونگى نفوذ يعقوب در دستگاه
خلافت مهدى دو نقل ذكر شده است. در يك نقل آمده است: يعقوب، ربيع، حاجب دربار را
كه با او سابقه دوستى داشت ديد و گفت: اگر كارى كنى كه من به دربار راه پيدا كنم و
به مقام وزارت برسم صدهزار دينار پاداش به تو خواهم داد. از آن پس ربيع در هر فرصت
مناسب، از يعقوب نزد خليفه تمجيد مىكرد، چندان كه مهدى شيفته او شد و او را براى
پست وزارت برگزيد (ر. ك: الفخرى، ص 166).
ولى از گفته طبرى استفاده مىشود كه هدف
مهدى از وزارت يعقوب بن داود يك سلسله مسائل سياسى بوده است، و آن اينكه در دوران
حكومت وى تشيع در ميان تودههاى مردم گسترش پيدا كرده و از شهرت و موقعيتّت خاصى
برخوردار شد. فرار حسنبن ابراهيمبن عبداللّٰه از زندان و فعّاليتهاى مخفيانه
عيسىبنزيد، رهبر زيديّه كه پس از قيام ابراهيم و محمّد فرزندان عبدااللّٰه
به رهبرى رسيده و مخفى شده بود، بر اين موقعيّت افزود و خلافت عباسى را در معرض خطر
جدى قرار داد.
مهدى عباسى براى درهم شكستن اين حركت حاضر
شد يعقوببنداوود را كه رابطۀنزديكى با آل حسن و عيسىبن زيد داشت به
وزارت برگزيند تا شايد بتواند از طريق وى آنان را سركوب كند و چون متوجه شد وى به
جاى سركوبى مخالفان حكومت، آنان را بر پستهاى حساس حكومتى مىگمارد او را از مقامش
خلع كرد و به زندان افكند (ر. ك: تاريخ طبرى، ج 8، ص 155-156)
[5] - آزمايش مهدى چنين بود كه به يعقوب
فرمان داد يكى از علويان را به قتل برساند و جاسوسى را براى نظارت بر مأموريت وىگمارد؛
ولى يعقوب او را آزاد كرد و به خليفه چنين وانمود كرد كه او را كشته است. طرح او
توسط جاسوس خليفه لو رفت و بدين جهت گرفتار شد.
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 189