يعقوب مدت پانزده سال در زندان بود و در دوران خلافت
هارون آزاد شد. [2]
در منابع تاريخى و رجالى از رابطه يعقوببن داوود با
امام كاظم (ع) جز دو جملهاى كه شيخ صدوق ذكر كرده سخنى به ميان نيامده است. جمله
نخست وى اين است كه «يعقوب از جمله كسانى بود كه از موسىبن جعفر (ع) سعايت كردند
و او با زيديّه همعقيده بود.» جمله دوم- كه از ابراهيم بن ابىبلاد نقل مىكند-
اين است كه وى قائل به امامت (موسى بن جعفر (ع)) بود. [3]
با توجه به اين نكته نمىتوان نفوذ وى را در دستگاه
خلافت زير نظر پيشواى هفتم و به دستور آن حضرت دانست؛ ليكن آنچه مهم و در خور تأمل
است اصل نفوذيك فرد با تمايلات شيعى در دستگاه خلافت است و ما قصّه آن را بدين جهت
آورديم.
3- محمد بن اسماعيل بن بزيع
محمّد از ياران مخلص موسىبن جعفر (ع) و از صالحان و
رجال برجسته و ممتاز شيعه بود كه در زمينه فقه كتابهايى نوشته است. وى از موالى و
خدمتكاران منصور، خليفه عباسى بود و در دوران عباسيان سمت وزارت داشت. [4] امام
رضا (ع) در ارتباط با او فرمود:
«خداوند بر در خانه ستمگران كسانى را دارد كه ... به
وسيله آنان گرفتارى دوستانش را دفع و امور زندگى مسلمانان را صلاح مىكند. مؤمنان
به هنگام گرفتارى به آنان پناهنده مىشوند و شيعيان ما به هنگام نياز، به آنان روى
مىآورند و خداوند به وسيله ايشان ترس و وحشت مؤمن از دستگاه ستمگران را به ايمنى
تبديل مىكند. اينان مؤمنان راستين و امينان خدا در روى زمين هستند ....» [5]
4- فضل بن سليمان
فضل از ياران موسىبن جعفر (ع) بود و كتابى داشت به
نام «يوم و ليلة». او در دولت
[1] - ر. ك: الوزراء والكتاب، ص 160؛
الفخرى، ص 167 و كامل، ابن اثير، ج 6، ص 71.