responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 70

است، هم سفر خودسازى و تهذيب نفس و هم سفر تبلبغ و نشر معارف اسلامى، پدر را همراهى مى‌كرد و در كنار آن حضرت به انجام مناسك حج مى‌پرداخت. [1]

ب- مقام علمى‌

علم امامان عليهم السلام لدنّى و خدادادى است نه اكتسابى؛ از اين رو، آن بزرگواران از همان دوران كودكى به آنجه مردم بدان تنياز داشتند عالم بودند و در هر موردى با استدلال و منطق پاسخ آنان را مى‌دادند.

در مباحث و درسهاى پيش نمونه‌هايى از دانش خدادادى پيشواى هفتم عليه السلام را كه در دوران پيش از امامت از آن گرامى ظاهر شده است نقل كرديم، اينكه نمونه هايى ديگر.

* محمد بن مقلاص اسدى كوفى مشهور به ابن خطاب از اصحاب امام صادق عليه السلام بود كه در حق آن حضرت غلوّ كرد و به انحراف كشيده شد.

پيشواى ششم عليه السلام با آگاهى از انحراف و ارتداد او، در حضور جمع، او را نفرين كرده و از وى بيزارى جست.

عيسى شلقانى نزد امام صادق عليه السلام آمد تا نظر آن حضرت را درباره اين خطاب بپرسيد.

امام عليه السلام فرمود: چرا با فرزندم موسى ديدار نمى‌كنى و مسائلت را از او نمى‌پرسى؟

عيسى نزد موسى بن جعفر كه خردسال بود رفت ولى پيش از آنكه آغاز به سخن كند، حضرت شروع به سخن كرد و فرمود:

«اى عيسى، خداوند از پيامبران بر نبوت پيمان گرفته است و آنان از حدّ و مرز خود تجاوز نكردند؛ از جانشينان ايشان نيز بر وصايت از آنان پيمان گرفته است؛ آنان نيز از حد خود فراتر نرفتند.

خداوند ايمان را بر گروهى براى زمانى عاريه داد. سپس آن را از آنان گرفت؛ و ابن خطاب از اين گروه است.»

عيسى پاسخ موسى بن جعفر را به بزرگى و عظمت تلقى كرد، بپاخاست و آن حضرت را


[1] - ر. ك: بحارالانوار، ج 48، ص 12

نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 70
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست