آنان پيش از خاموش شدن شعله جنگ، كشته مىشوند و پس از آن به قول مشهور، امام عليه السّلام در آزاد كردن يا به بردگى گرفتن آنان مخيّر است(2)( --> اسير).
غنائم اهل حرب:اموال منقول يا غير منقولى كه مسلمانان در نبرد با حربيان به دست مىآورند، در صورتى كه جنگ به اذن امام عليه السّلام بوده، غنيمت آنان است و اگر بدون اذن بوده، از آنِ امام عليه السّلام است(3)( --> غنيمت).
اگر مال مسلمانى كه به غنيمت حربى درآمده است، به دست مسلمانان بيفتد، غنيمت به شمار نمىرود و بايد به مالك مسلمانش بازگردانده شود.(4)
زمينهاى اهل حرب:زمين از جمله غنائمى است كه چند صورت دارد:
1.زمينى كه در حال فتح، آباد بوده و با اذن امام و قهر و غلبه فتح شده است. اين زمين ملك همه مسلمانان است( -->زمين مفتوح عنوه).
2.زمينى كه با اذن امام و قهر و غلبه فتح شده، ليكن در حال فتح، موات بوده است. اين زمين ملك امام عليه السّلام است.(5)همچنين اگر مسلمانان بدون جنگ برآن دست يافته باشند.(6)
3.اگر مسلمانان با كفّار بر سرِ زمين فتح شده صلح كنند؛ بدين صورت كه زمين از آنِ كفّار باشد و آنان در مقابل، بخشى از محصول آن را بر حسب تعيين امام يا نايب وى، به دولت اسلامى بپردازند، زمين بر ملك صاحبانش باقى مىماند، ليكن اگر صلح بدين گونه باشد كه زمين از آنِ مسلمانان باشد و كفّار، حقّ بهره بردارى از آن را داشته باشند، زمين حكم صورت اول را دارد.(7)
اختصاص رِقيّت ابتدايى به كافر حربى:از ميان انسانها، تنها كافر حربى را مىتوان ابتدائاً به بردگى گرفت و به بردگى گرفتن غير كافر حربى از ابتدا جايز نيست(8)( --> بردگى).
اموال اهل حرب:مال كافر حربى مانند جان او حرمت ندارد. بنابر اين، آنچه از اموال وى به دست مسلمانى بيفتد با قصد تملّك، ملك گيرنده آن مىشود، ليكن بايد خمس آن را بپردازد.(9)البته اگر به صورت امانت در اختيار مسلمانى قرار گرفته، ردّ آن بر وى واجب است.(10)