نام کتاب : تاریخ نیروی دریایی اسلام در مصر و شام نویسنده : عبادی، احمد مختار جلد : 1 صفحه : 134
دشمن در اثر غبار آن، چشمان نيروى دشمن نابينا مى گشت.
[1]
و- نفت دريايى: اين نفت ويژه به آتش كشيدن كشتيها بود
واز چسب، گوگرد و موادّ گوناگون ديگر كه بسيار آتش زابود تشكيل مى شد، آتشى كه از اين
نفت در برخورد با آب دريا به وجود مى آمد به هيچ وجه خاموش نمى شد، [2] نفت به وسيله
جنگ افزارى مسى و يا آهنين كه به نفت پرتاب كن معروف بود، پرتاب مى شد و چه بسيار نفت
اندازها كه نفت را با تير و كمان و پيكان و گاهى با منجنيق پرتاب مى كردند. [3]
ز منجنيق ها و ارّابه ها: اين ابزار براى پرتاب سنگ هاى
بزرگ و دندانه دار به كار برده مى شد، بدينگونه كه پس از گذاشتن سنگ بر سطح و كف آن،
به وسيله فشار دادن لولا، آن را به سوى هدفى كه مى خواستند پرتاب مى كردند و گاهى از
منجنيقها و ارّابه ها براى پرتاب نفت و يا ظرف روغن زيتون جوش آمده و يا قلفونيه
(صمغ درخت كاج) استفاده مىكردند. [4]
ارّابه جنگى، ابزارى شبيه منجنيق امّا از نظر حجم كوچكتر
از آن بوده است، اين وسيله همچنين براى پرتاب سنگ و تير و ديگ هاى نفت به كار گرفته
مى شد. [5] دريا نوردان به هنگام جنگ دريايى، به زره هاى بلند و زره هايى كه زير كلاه
خود بر سر مى گذارند و صورت را مى پوشاند [6] و «كز اغندات» داخل زره كه پوشيده از
ديبا بود و زره هاى آستر دار طلايى، [7] مسلح مى شدند و براى حفظ و نگهدارى خود از
[2] - مرضى بن على، ص 123، ترجمه بيتى كه ابن حمد يس صقلى
سروده، مشعر به اين معناست: به هنگامآتش گرفتن نفت در دريا، آب در خاموشى آن توانايى
و قدرتى نداشت. (ديوان ابن حمديس، ص 239).