نام کتاب : تاریخ نیروی دریایی اسلام در مصر و شام نویسنده : عبادی، احمد مختار جلد : 1 صفحه : 33
«تا زمانى كه لشكريان خود را كه به سوى روم [1] گسيل
داشته، وارد قسطنطنيه نكند، باز نگردد.»
به گفته طبرى هنگامى كه مسلمه به آسياى صغير نفوذ كرد،
روميان از او بيمناك شدند، و در پى آن يكى از رهبران ارمنى به نام «ليو» كه در آستانه
رسيدن به قدرت و تاج و تخت امپراتورى و در انديشه خارج كردن قدرت از دست «تيودوسيوس»
سوّم (كه پس از بركنارى «انستاسيوس» دوّم، در سال 716 ميلادى توسّط نظاميان روى كار
آمد) بوده بر طرح و نقشه ورود مسلمانها به قسطنطنيه و آزادى آن شهر، با مسلمه به توافق
رسيدامّا هنوز به قسطنطنيه نرسيده بود كه بر مسلمانان نيرنگ زد و آنها را از رسيدن
پشتيبانى و آذوقه محروم ساخت. [2]
منابع بيزانس اشاره دارد به اينكه هنگاميكه ليو ارمنى
به نام ليو سوّم ايسورى به قدرت رسيد، وارد قسطنطنيه شد و در مارس سال 717 ميلادى
(98 ه) به عنوان امپراتور در آنجا، تاج گذارى كرد.
امّا مسلمه همچنان به مسير خود ادامه داد تا در پايان
سال 98 با فرماندهى لشكرى بالغ بر هشتاد هزار جنگجو غير از نيروهايى كه براى حمايت
از اعراب اطراف ديوارهاى پايتخت از راه دريا و زمين گرد آمده بودند، به سرزمين قسطنطنيه
رسيد. مسلمان ها از راه زمين و دريا قسطنطنيه را به محاصره در آوردند و در آنجا به
نصب منجنيق هاى خود پرداختند ولى ديوار هاى استوار شهر و نيروى دفاعى بيزانس و آتش
پرهجم يونانى، از ورود مسلمانها به پايتخت بيزانس و حملات پى در پى آنها جلوگيرى به
عمل آورد، با اين وضع، مسلمه با سماجت به محاصره شهر ادامه داد و فشار بر شهر را تشديد
كرد و اطراف اردوگاه خود خندق عميقى حفر كرد و مزارع نزديك شهر را ويران و از رسيدن
آذوقه به داخل شهر جلوگيرى كرد. [3] و بخشى از